کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ریخته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مَّسْفُوحاً
فرهنگ واژگان قرآن
ریخته شده
-
تُمْنَىٰ
فرهنگ واژگان قرآن
در رحم ريخته شود
-
سُورَةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
سوره -پارهاي از کلمات و جملهبنديهايي است که همه براي ايفاي يک غرض ريخته شده باشد
-
يُمْنَىٰ
فرهنگ واژگان قرآن
در رحم ريخته مي شود (امناء مني به معناي ريختن آن در رحم است)
-
سُوَرٍ
فرهنگ واژگان قرآن
سوره ها( سوره : پارهاي از کلمات و جملهبنديهايي است که همه براي ايفاي يک غرض ريخته شده باشد)
-
يُصَبُّ
فرهنگ واژگان قرآن
فرو ريخته مي شود( صب در اصل به معني ريختن آب از بلندي است)
-
يُسْحِتَکُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
شما را نابود و ريشه کن مي کند(اصلش از سُحت به معناي پوستهاي است که دور ريخته ميشودچون آنان را به صورت پوسته اي توخالي که همان تعبير نابودي است در مي آورد)
-
سُحْتَ
فرهنگ واژگان قرآن
به عمل نادرستي که مايه ننگ عامل آن گردد- رشوه(در اصل به معناي پوستهاي است که دور ريخته ميشود اينگونه اعمال، دين و مروت مرتکب را ميپوشاند و به صورت پوستهاي در ميآورد که بايد دور ريخته شودهر گوشتي که از سحت يعني از غذاي حرام دربدن يک انسان برويدآتش سزا...
-
خَرَّ
فرهنگ واژگان قرآن
به خاک افتاد (از خرور به معني به خاک افتادن کلمه خر - به طوري که راغب گفته - به معناي افتادن و سقوطي است که صداي خرير از آن شنيده شود ، و خرير به معناي صداي آب ، باد ، و امثال آن است که از بالا به پايين ريخته شود . )
-
مِّلْءُ
فرهنگ واژگان قرآن
به اندازه ی آکندگی - به اندازه ی پُری (کلمه ملء به معناي پري ظرف است از چيزي که در آن ريخته باشند . در عبارت "ملء الارض ذهبا" کره زمين ظرفي فرض شده که مالامال از طلا باشد ، پس اين جمله از قبيل استعاره تخييليه ، و استعاره به کنايه است )
-
مُّنْهَمِرٍ
فرهنگ واژگان قرآن
بسيار فراوان و ريزان (از" همر " به معناي ريختن اشک و باران به شدت ، و انهمار به معناي انصباب و روان شدن است و فتح آسمان به آبي منهمر و روان در عبارت "فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ ﭐلسَّمَاءِ بِمَاءٍ مُّنْهَمِرٍ " کنايهاي است تمثيلي از شدت ريختن آب و جريان مت...
-
مُحْتَظِرِ
فرهنگ واژگان قرآن
روي هم ريخته - روي هم انباشته (کلمه محتظر به معناي صاحب حظيره است ، يعني چهار ديواري که براي دامداري ساخته ميشود و به زبان فارسي آن را قلعه و يا بهاربند گويند و هشيم محتظر درختهاي خشکيده و مانند آن است ، که صاحب حظيره آن را براي مصرف کردن در قلعه خود...