کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رو دادن به کسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مُفْتَرٍ
فرهنگ واژگان قرآن
افتراء زننده (افتراء:نسبتي به دروغ دادن -کاري را به غير کننده اش نسبت دادن)
-
ﭐفْتِرَاءً
فرهنگ واژگان قرآن
نسبتي به دروغ دادن -کاري را به غير کننده اش نسبت دادن
-
سُّجُودِ
فرهنگ واژگان قرآن
سجده کردن (سجود يا سجده به معناي به رو بر زمين افتادن و پيشاني و يا چانه را بر زمين نهادن است ، سجود مصدر بوده وبه يکبار انجام دادن آن ، سجده مي گويند)
-
إِسْرَافاً
فرهنگ واژگان قرآن
به شکل اسراف-هدر دادن
-
يُهْرَعُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
هجوم می آورند بطوري که يکديگر را هل مي دهند (از اهراع به معناي سوق دادن و به جلو هل دادن به شدت است)
-
شَرَحَ
فرهنگ واژگان قرآن
بسط داد - گشود (کلمه شرح به معناي بسط و وسعت دادن واصل اين کلمه به معناي پهن کردن و بسط دادن گوشت و امثال آن است)
-
يُحْشَرُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
محشور مي شوند(کلمه حشر به معناي بيرون کردن و کوچ دادن قومي از قرارگاهشان به زور و جبر است. عبارت "يُحْشَرُونَ عَلَىٰ وُجُوهِهِمْ إِلَىٰ جَهَنَّمَ " یعنی : به رو در افتاده به سوى دوزخ محشور مىشوند)
-
مُفْتَرِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
افتراء زنندگان - به دروغ نسبت دهندگان (افتراء : کاري را به غير کننده اش نسبت دادن)
-
بَعْثِ
فرهنگ واژگان قرآن
برانگيختن- چيزي را به طرفي سوق دادن
-
حَنَاناً
فرهنگ واژگان قرآن
مهرباني -عاطفه به خرج دادن و شفقت کردن
-
خَبَرٍ
فرهنگ واژگان قرآن
علم (وعلم به معني تشخيص و تميز دادن) -خبر
-
أَنصِتُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
ساکت باشيد(از مصدر انصات به معني سکوت براي گوش دادن)
-
مَبْعُوثِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
برانگیخته شدگان(بعث :چيزي را به طرفي سوق دادن)
-
لَا يَبْعَثُ
فرهنگ واژگان قرآن
بر نمی انگیزد (بعث :چيزي را به طرفي سوق دادن)
-
تَثْبِيتاً
فرهنگ واژگان قرآن
استواري دادن (به تدريج ولي اثبات حالت دفعتي دارد)