کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
را بر خود هموار كرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
لَا يَلْتَفِتْ
فرهنگ واژگان قرآن
باز نگردد - رو بر نگرداند (ازمصدر التفات (باب افتعال) است و ثلاثي مجرد آن لفت است وقتي ميگويند : لفته عن کذا - فلاني را از فلان کار لفت کرد معنايش اين است که او را منصرف ساخت . و فلاني التفات کرد يعني روي خود را از آن سويي که داشت برگردانيد (و به سوي...
-
فَرَضَ
فرهنگ واژگان قرآن
معين کرد - تعيين کرد - سهم داد - واجب گردانيد (دراصل جداکردن قطعه اي از چيزي و تأثير گذاشتن در آن قطعه معني مي دهد و در مورد واجب کردن هم چون پاره اي از حکم را به آن موضوع اختصاص مي دهد ،استفاده مي شود در عبارت "فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ ﭐلْحَجَّ "منظور ...
-
حَامٍ
فرهنگ واژگان قرآن
شتر نري که آنرا بر ناقهها ميجهانيدند (جزء حیواناتی است که اعراب جاهلیت کشتن و خوردن آن را بر خود حرام کرده بودند)
-
يَنقَلِبْ
فرهنگ واژگان قرآن
بر می گردد ( جزمش به دلیل جواب واقع شدن برای شرط قبل از خود است )
-
مُّسْتَقِيم
فرهنگ واژگان قرآن
راست - مستقیم (کلمه ی مستقيم بمعناي هر چيزي است که بخواهد روي پاي خود بايستد ، و بتواند بدون اينکه بچيزي تکيه کند بر کنترل و تعادل خود و متعلقات خود مسلط باشد ، مانند انسان ايستادهاي که بر امور خود مسلط است ، در نتيجه برگشت معناي مستقيم به چيزي است ک...
-
مُزَّمِّلُ
فرهنگ واژگان قرآن
جامه به خود پيچيده - لفافه به خود پيچيده (در اصل متزمل بوده ، اسم فاعل از باب تفعل (تزمل) است ، و معنايش لفافه به خود پيچيده است . کسي که جامه يا چيزي به خود ميپيچد تا بخوابد يا مثلا سرما را دفع کند ، را مزمل ميگويند ، و از ظاهر اين جمله بر ميآيد در ...
-
سَائِبَةٍ
فرهنگ واژگان قرآن
شتری که ده شکم زاییده باشد(جزء حیواناتی است که اعراب جاهلیت کشتن و خوردن آن وسوار شدن بر آن را بر خود حرام کرده بودند)
-
لَا يَرْتَدُّ
فرهنگ واژگان قرآن
بر نمي گردد (منظور از "لا يرتد اليهم طرفهم "اين است که از شدت هول و ترس از آنچه ميبينند قادر نيستند چشم خود را بگردانند(چشمشان بر نمي گردد))
-
عَلَىٰ
فرهنگ واژگان قرآن
بر - به زیان - بر علیه (مانند عبارت "مَن يَکْسِبْ إِثْماً فَإِنَّمَا يَکْسِبُهُ عَلَىٰ نَفْسِهِ " یعنی : هر كس مرتكب گناهى شود، فقط به زيان خود مرتكب مىشود)
-
نَقِيراً
فرهنگ واژگان قرآن
گودي پشت هسته ي خرما - نقطهاي است که بر روي هسته خرما است - چيز حقير و اندکي که مرغ آن را با منقار خود از زمين بر ميدارد (کلمه نقير ، صفت مشبهه است ، و در عبارت "فَإِذاً لَّا يُؤْتُونَ ﭐلنَّاسَ نَقِيراً "به معناي اسم مفعول يعني منقور (منقار زده ) آمد...
-
جَبَّارٍ
فرهنگ واژگان قرآن
گردنکلفتي که با اراده خود بر مردم غالب گشته و آنان را اجبار ميکند تا مطابق دلخواه او عمل کنند-بسیار اجبار کننده
-
نَّذْرِ
فرهنگ واژگان قرآن
نذر(کلمه نذر به معناي اين است که انسان چيزي بر خود واجب کند که واجب نباشد)
-
نَذَرْتُ
فرهنگ واژگان قرآن
نذر کردم (کلمه نذر به معناي اين است که انسان چيزي بر خود واجب کند که واجب نباشد)
-
نَذَرْتُم
فرهنگ واژگان قرآن
نذر کردید (کلمه نذر به معناي اين است که انسان چيزي بر خود واجب کند که واجب نباشد)
-
نُذُورَهُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
نذرهایشان(کلمه نذر به معناي اين است که انسان چيزي بر خود واجب کند که واجب نباشد)