کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
راه عبور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ﭐسْلُکِي
فرهنگ واژگان قرآن
عبور کن - نفوذ کن
-
تَمُرُّونَ
فرهنگ واژگان قرآن
عبور ميکنيد - گذر ميکنيد
-
مَرَّ
فرهنگ واژگان قرآن
عبور کرد - گذشت - گذر كردن (درعبارت "وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ ﭐلسَّحَابِ ")
-
فَوْجٌ
فرهنگ واژگان قرآن
جماعتي که به سرعت از جايي عبور کنند
-
سَدّاً
فرهنگ واژگان قرآن
سد - کوه و هر چيزي است که راه را بند آورد ، و از عبور جلوگيري کند .
-
عَابِرِي
فرهنگ واژگان قرآن
عبور کننده ها ( در اصل "عابرين " بوده که "نون " آن به دليل مضاف واقع شدن حذف شده است)
-
سَّدَّيْنِ
فرهنگ واژگان قرآن
دو سد - دو کوه (سد به معني کوه و هر چيزي است که راه را بند آورد ، و از عبور جلوگيري کند و یا بین دو چیز حائل شود)
-
أَوْدِيَةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
دره هاي محل عبور سيل (جمع وادي و وادي محلي است که سيلاب از آنجا ميگذرد ، و به همين اعتبار شکاف ميان دو کوه را نيز وادي ميگويند ، و جمع اين کلمه اوديه ميآيد )
-
خَاضُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
فرو رفتند (از کلمه خوض به معناي دخول در سخن باطل همچنين خوض عبارت است از ورود در آب و عبور کردن در آن ، ولي به طور استعاره در ورود در امور و کارها نيزاستعمال ميشود ، و بيشتر مواردي که در قرآن استعمال شده در مورد اموري است که شروع در آن مذموم است)
-
نَضْرِبُ
فرهنگ واژگان قرآن
مي زنيم (عبارت "أَفَنَضْرِبُ عَنکُمُ ﭐلذِّکْرَ صَفْحاً أَن کُنتُمْ قَوْماً مُّسْرِفِينَ"يعني :"آيا به جرم اينکه شما مردمي اسرافگريد از فرستادن قرآن به سوي شما صرفنظر کنيم"در واقع موضوع نازل کردن قرآن را به صفحه اي تشبيه کرده که با ورق زدن از آن عبور ...
-
مُدَّخَلاًَ
فرهنگ واژگان قرآن
کوره راهي که به زحمت بتوان از آن عبور کرد -راه زير زميني(در اصل متدخل ،در باب افتعال بوده که حرف "تا"به دال تبدیل و سپس در دال بعدی ادغام شده است. بنا به روايتي از امام صادق (عليهالسلام) فرمود اين کلمه به معناي راه زير زميني است)
-
عِبْرَةً
فرهنگ واژگان قرآن
عبرت (اصل کلمه عبر به معناي گذرکردن از حالي به حالي است ، و اما عبور تنها ، مختص به گذشتن از آب است ... و اعتبار و عبرة مخصوص به حالتي است که انسان بوسيله آن از شناختن چيزي که قابل مشاهده است به چيزي که قابل مشاهده نيست ميرسد . )
-
يَجْمَحُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
شتابان وبدون توجه به راست و چپ و بی وقفه گذر می کردند (از کلمه جماح به معنی رد شدن و عبور کردن عابر به سرعت ، و بدون توجه به راست و چپ خود و بدون اينکه چيزي او را از حرکت باز بدارد )
-
يَخُوضُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
که باهم سخنان بيهوده بگويند (از کلمه خوض به معناي دخول در سخن باطل همچنين خوض عبارت است از ورود در آب و عبور کردن در آن ، ولي به طور استعاره در ورود در امور و کارها نيزاستعمال ميشود ، و بيشتر مواردي که در قرآن استعمال شده در مورد اموري است که شروع د...
-
يَخُوضُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
باهم سخنان بيهوده مي گويند (از کلمه خوض به معناي دخول در سخن باطل همچنين خوض عبارت است از ورود در آب و عبور کردن در آن ، ولي به طور استعاره در ورود در امور و کارها نيزاستعمال ميشود ، و بيشتر مواردي که در قرآن استعمال شده در مورد اموري است که شروع در...