کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوباره جمع اوری کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
کِفَاتاً
فرهنگ واژگان قرآن
جمع کننده - ظرفها (کلمه کفات و همچنين کلمه کفت به معناي جمع کردن و ضميمه کردن است و درعبارت " أَلَمْ نَجْعَلِ ﭐلْأَرْضَ کِفَاتاً "ميفرمايد : مگر ما نبوديم که زمين را کفات کرديم ، يعني چنان کرديم که همه بندگان را در خود جمع ميکند ، چه مردهها را و چه ز...
-
يُجْبَىٰ
فرهنگ واژگان قرآن
جمع مي شود (اجتباء در اصل به معناي جمع کردن است ، و ليکن نه هر جمع کردني بلکه جمع کردني همراه با برگزيدن و انتخاب کردن. مانند جمله فاجتبيه ربه و اجتباء و برگزيدن يک بنده توسط خداوند به اين معني است که او را به فيض الهي خود اختصاص داده در نتيجه انواع ...
-
يَجْتَبِي
فرهنگ واژگان قرآن
بر مي گزيند (اجتباء در اصل به معناي جمع کردن است ، و ليکن نه هر جمع کردني بلکه جمع کردني همراه با برگزيدن و انتخاب کردن. مانند جمله فاجتبيه ربه و اجتباء و برگزيدن يک بنده توسط خداوند به اين معني است که او را به فيض الهي خود اختصاص داده در نتيجه انواع...
-
يَجْتَبِيکَ
فرهنگ واژگان قرآن
تو را برگزيد (اجتباء در اصل به معناي جمع کردن است ، و ليکن نه هر جمع کردني بلکه جمع کردني همراه با برگزيدن و انتخاب کردن. مانند جمله فاجتبيه ربه و اجتباء و برگزيدن يک بنده توسط خداوند به اين معني است که او را به فيض الهي خود اختصاص داده در نتيجه انوا...
-
قَرَأْتَ
فرهنگ واژگان قرآن
خواندي (معناي اصلي آن جمع کردن است ، اما نه هر جمعي ، بلکه جمعي که دگرگونگي و تفرقه به دنبال داشته باشد و به همين دليل جمع کردن حروف ، و سپس بيرون ريختن آن براي خواندن را هم قرائت ناميدهاند )
-
قَرَأْنَاهُ
فرهنگ واژگان قرآن
آن را خوانديم (معناي اصلي آن جمع کردن است ، اما نه هر جمعي ، بلکه جمعي که دگرگونگي و تفرقه به دنبال داشته باشد و به همين دليل جمع کردن حروف ، و سپس بيرون ريختن آن براي خواندن را هم قرائت ناميدهاند )
-
قَرَأَهُ
فرهنگ واژگان قرآن
آن را خواند (معناي اصلي آن جمع کردن است ، اما نه هر جمعي ، بلکه جمعي که دگرگونگي و تفرقه به دنبال داشته باشد و به همين دليل جمع کردن حروف ، و سپس بيرون ريختن آن براي خواندن را هم قرائت ناميدهاند )
-
مُورِيَاتِ
فرهنگ واژگان قرآن
جرقه جهانندگان (موريات جمع اسم فاعل از مصدر ايراء است ، که به معناي برون کردن آتش از سنگ چخماق است )
-
فَاتِنِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
گمراه کننده گان مردم (جمع فاتن است که اسم فاعل از فتنه به معناي گمراه کردن مردم است )
-
قُرُوَءٍ
فرهنگ واژگان قرآن
پاک شدنها از حيض - حيضها(قروء جمع قرء است ، و قرء لفظي است که هم معناي حيض را ميدهد ، و هم معناي پاکي از آنرا ، بطوري که گفتهاند ، از واژههائي است که دو معناي ضد هم دارد ، چيزي که هست معناي اصلي آن جمع است ، اما نه هر جمعي ، بلکه جمعي که دگرگونگي و ت...
-
يَخْصِفَانِ
فرهنگ واژگان قرآن
آن دو مي چسباندند (خصف به معناي جمع کردن و منضم بهم نمودن است ، و از همين جهت پارهدوز را خاصف النعل ميگويند ، چون پارهدوز پارههاي کفش را که از هم جدا شده جمع نموده و بهم منضم ساخته به صورت اولش در ميآورد.)
-
حَفَظَةً
فرهنگ واژگان قرآن
حفظ کنندگان -نگاهبانان (جمع حافظ از حفظ به معني ضبط کردن صورت آن چيزي است که براي ما معلوم شده است ، بطوري که هيچ دگرگوني و تغييري در آن پيدا نشود)
-
مُنشَرِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
زنده شدگان بعد از مردن (اصل اين کلمه به معناي نشر طومار و جامه ، يعني گشودن آن بعد از جمع کردن و پيچيدن آن است )
-
قُرْبَانٍ
فرهنگ واژگان قرآن
قرباني - وسيله ي تقرّب ونزديک شدن-هر نعمتي و هر آن چيزي است که با پيشکش کردن و هديه کردن آن ، به مقام بالائي ، تقرب به آن مقام پيدا کنيم (اصل اين کلمه مصدر است ، و مصدر تثنيه و جمع نميشود لذا در عبارت "قَرَّبَا قُرْبَاناً "تثنيه نيامده است )
-
نُشُوراً
فرهنگ واژگان قرآن
زنده کردن مردگان پس از مرگشان - از جهت پراکنده شدن - از جهت برخاستن و جنب و جوش مجدد(کلمه نشور و همچنين کلمه نشر به معناي احياي مردگان بعد از مردن است و یا در عبارت "وَجَعَلَ ﭐلنَّهَارَ نُشُوراً " به معنی "از جهت پراکنده شدن یا از جهت برخاستن و جنب و...