کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دست و پا زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
شَّوَىٰ
فرهنگ واژگان قرآن
اطراف بدن از قبيل دست و پا و امثال آن
-
يُصِرُّونَ
فرهنگ واژگان قرآن
اصرار و پا فشارى مىكنند ("کَانُواْ يُصِرُّونَ": اصرار و پا فشارى مىكردند)
-
يَنزَغُ
فرهنگ واژگان قرآن
دشمني مي افکند - آشوب به پا مي کند - تحریک می کند (از کلمه نزغ به معناي نخس است ، يعني سيخ و يا تازيانه زدن به پهلوي حيوان و يا به عقب آن تا تحريک شود و تندتر برود )
-
يَنـزَغَنَّکَ
فرهنگ واژگان قرآن
در تو آشوب به پا کند - تو را تحریک کند (از کلمه نزغ به معناي نخس است ، يعني سيخ و يا تازيانه زدن به پهلوي حيوان و يا به عقب آن تا تحريک شود و تندتر برود )#
-
وَکَزَهُ
فرهنگ واژگان قرآن
با تمامي كف دست به اوزد(کلمه وکز به معناي طعن و دفع و زدن با تمامي کف دست ميباشد )
-
بَهِيمَةُ
فرهنگ واژگان قرآن
هر حيوان خشکي و آبي که با چهار پا راه برود
-
لَمْ يُصِرُّواْ
فرهنگ واژگان قرآن
پا فشارى نکرده و نمىكنند
-
رَوَاکِدَ
فرهنگ واژگان قرآن
ثابت ها و پا بر جا ها (جمع راکده )
-
يُثْبِتُ
فرهنگ واژگان قرآن
ثابت و پا بر جا مي کند
-
يَفْجُرَ
فرهنگ واژگان قرآن
که باز کند - که بشکافد (عبارت "بَلْ يُرِيدُ ﭐلْإِنسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ" يعني : "[نه اينكه به گمان او قيامتى در كار نباشد] بلكه انسان مىخواهد [با دست و پا زدن در شك و ترديد] فرارويش را [ازاعتقاد به قيامت كه بازدارندهاى قوى است] باز كند [تا براى...
-
يُبَطِّئَنَّ
فرهنگ واژگان قرآن
يقيناً درنگ و کُندي مي کند - حتماً پا به پا مي کند (تبطئه که مصدر باب تفعيل است ، و فعل يبطئن از آن مشتق شده است ، و همچنين مصدر باب افعال اين ماده ، يعني کلمه ابطاء به معناي تاخير در عمل است )
-
قُصِّيهِ
فرهنگ واژگان قرآن
دنبالش برو(از"قص "به معناي دنباله جاي پا و اثر کسي را گرفتن و رفتن است)
-
لَا تَنْهَرْ
فرهنگ واژگان قرآن
مرنجان(ازکلمه نهر به معناي زجر و رنجاندن با غلظت و خشونت است که يا با داد زدن به روي کسي انجام ميگيرد و يا با درشت حرف زدن )
-
لَا تَنْهَرْهُمَ
فرهنگ واژگان قرآن
آنان را مرنجان(ازکلمه نهر به معناي زجر و رنجاندن با غلظت و خشونت است که يا با داد زدن به روي کسي انجام ميگيرد و يا با درشت حرف زدن )
-
لَا تَنْهَرْهُمَا
فرهنگ واژگان قرآن
آن دو را مرنجان (ازکلمه نهر به معناي زجر و رنجاندن با غلظت و خشونت است که يا با داد زدن به روي کسي انجام ميگيرد و يا با درشت حرف زدن )