کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دست و رو شوری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تَوَلَّىٰ
فرهنگ واژگان قرآن
رو کرد - رو گردانید - اعراض کرد - دوست دارد-داراي ولايت و سلطنت شد و تملک يافت يا عهده دار شد(در عباراتي نظير"و اذا تولي سعي في الارض ليفسد فيها"و"وَﭐلَّذِي تَوَلَّىٰ کِبْرَهُ مِنْهُمْ". "نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّىٰ ":او را به همان سو که رو کرده واگذاريم...
-
يُقَلِّبُ
فرهنگ واژگان قرآن
جابه جا می کند - وارونه و دگرگون می کند- زير و رو مى کند (ازکلمه قلب به معناي برگرداندن چيزي از اين رو به آن رو است ، و چون به باب تفعيل برود مبالغه در اين عمل را ميرساند ، پس تقليب يعني بسيار زيرورو کردن يک چيزي ، و تقلب هم قبول همان تقليب است پس تق...
-
ﭐنقَلَبَ
فرهنگ واژگان قرآن
زير و رو ودگرگون شد-ﭐنقَلَبَ علي وجهه: روبرگرداند
-
ﭐنقَلَبْتُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
زير و رو ودگرگون شديد-برگشتيد
-
ﭐنقَلَبُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
زير و رو ودگرگون شدند -برگشتند-روي آوردند
-
مُّقْتَصِدٌ
فرهنگ واژگان قرآن
میانه رو- معتدل (اقتصاد به معناي گرفتن قصد ، و قصد به معناي ميانه است ، پس اقتصاد به معناي ميانه روي در امور و پرهيز از افراط و تفريط در امور است ، و امت مقتصده امتي است که در امر دين و تسليم نسبت به دستورات الهي ميانه رو و معتدل باشد )
-
مُّقْتَصِدَةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
میانه رو (اقتصاد به معناي گرفتن قصد ، و قصد به معناي ميانه است ، پس اقتصاد به معناي ميانه روي در امور و پرهيز از افراط و تفريط در امور است ، و امت مقتصده امتي است که در امر دين و تسليم نسبت به دستورات الهي ميانه رو و معتدل باشد )
-
يُحَاوِرُهُ
فرهنگ واژگان قرآن
با اوگفت و گو مي کرد (محاورة به معناي مخاطبه و رو در روي يکديگر گفت و شنود کردن است)
-
سَجَدَ
فرهنگ واژگان قرآن
سجده کرد (سجود يا سجده به معناي به رو بر زمين افتادن و پيشاني و يا چانه را بر زمين نهادن است )
-
سَجَدُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
سجده کردند(سجود يا سجده به معناي به رو بر زمين افتادن و پيشاني و يا چانه را بر زمين نهادن است )
-
تَمْهِيداً
فرهنگ واژگان قرآن
تهیه کردن (مجازاً در مورد گستردگي مال و جاه و رو به راهي زندگي استعمال ميشود .)
-
کَوَاعِبَ
فرهنگ واژگان قرآن
دختران نورسي که پستانهايشان رو به رشد نهاده ، و دائرهاي تشکيل داده ، و کمي از اطرافش بلندتر شده (جمع کاعب )
-
تَصَدَّىٰ
فرهنگ واژگان قرآن
رو مي کني (تصدي به معناي متعرض شدن و روي آوردن به چيزي و اهتمام در امر آن است )
-
يَرْغَبُ عَن
فرهنگ واژگان قرآن
رو گردان شود از (رغبت به معني ميل و اشتياق که با اضافه شدن "عَن "معني اش "اعراض و نفرت" شده است)
-
نُقَلِّبُ
فرهنگ واژگان قرآن
وارونه و دگرگون می کنیم (ازکلمه قلب به معناي برگرداندن چيزي از اين رو به آن رو است ، و چون به باب تفعيل برود مبالغه در اين عمل را ميرساند ، پس تقليب يعني بسيار زيرورو کردن يک چيزي ، و تقلب هم قبول همان تقليب است پس تقلب قلوب و ابصارعبارت است از برگشت...