کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دست به چوب بردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
قَبَسٍ
فرهنگ واژگان قرآن
شعله اي که به وسيله نوک چوب يا مانند آن از آتشي ديگر گرفته شود
-
نَقْتَبِسْ
فرهنگ واژگان قرآن
تا اقتباس کنیم - تا برگیریم (جزمش به دليل جواب واقع شدن براي جمله قبلي است.از قبس به معنی شعله اي که به وسيله نوک چوب يا مانند آن از آتشي ديگر گرفته شود)
-
مُنْخَنِقَةُ
فرهنگ واژگان قرآن
حيواني که خفه شده باشد ، چه خفگي اتفاقي باشد و يا عمدي باشد و يا به هر نحو و هر آلتي که باشد ، خواه کسي عمدا و با دست يا طناب آن را خفه کرده باشد ،يا اينکه گردن حيوان را بين دو چوب قرار دهند تا خود بخود خفه شود
-
وَطَراً
فرهنگ واژگان قرآن
نياز- حاجت (تعبير قضاي وطركه در لغت به معني "به پايان بردن حاجت " مي باشد در عبارت "إِذَا قَضَوْاْ مِنْهُنَّ وَطَراً " کنايه است از بهرهمندي، و همخوابگي)
-
فُزِّعَ
فرهنگ واژگان قرآن
ترس و فزع از بين برده شد (ماضي مجهول از تفزيع است ، و تفزيع به معناي از بين بردن ترس ، و وحشت از دلهاست )
-
قَيَّضْنَا لَهُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
برايشان مقدر مي کنيم -نزدشان مي بريم (از مصدر تقييض است که هم به معناي تقدير است ، و هم چيزي را نزد چيزي بردن )
-
لَعِبٌ
فرهنگ واژگان قرآن
بازي نظامداري که دو طرف بازي به نظام و قانون آن آشنايي دارند ، مانند فوتبال و نظاير آن که بازی کنندگان به منظور رسيدن به غرضي خيالي که همان بردن می باشد،آن را انجام ميدهند(کلمه لعب به معناي فعلي است که منظم انجام بشود ولي غايت و هدفي جز خيال در آن نب...
-
يَلْعَبْ
فرهنگ واژگان قرآن
که بازي کند (از لعب به معني بازي نظامداري که دو طرف بازي به نظام و قانون آن آشنايي دارند ، مانند فوتبال و نظاير آن که بازي کنندگان به منظور رسيدن به غرضي خيالي که همان بردن مي باشد،آن را انجام ميدهند)
-
يَلْعَبُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
که بازي کنند (لعب : بازي نظامداري که دو طرف بازي به نظام و قانون آن آشنايي دارند ، مانند فوتبال و نظاير آن که بازي کنندگان به منظور رسيدن به غرضي خيالي که همان بردن مي باشد،آن را انجام ميدهند)
-
يَلْعَبُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
بازي مي کنند (لعب يعني بازي نظامداري که دو طرف بازي به نظام و قانون آن آشنايي دارند ، مانند فوتبال و نظاير آن که بازي کنندگان به منظور رسيدن به غرضي خيالي که همان بردن مي باشد،آن را انجام ميدهند)
-
فَاکِهُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
خوش و شيرين کامان - آنان که با سخناني که مايه خوشحالي وخنده است با يکديگر سخن مي گويند (کلمه فاکه اسم فاعل از مصدر فکاهت است که به معناي گفت و شنودي است که مايه خوشحالي باشد و ممکن هم هست به معناي تمتع و لذت بردن باشد )
-
فَاکِهِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
خوش و شيرين کامان - آنان که با سخناني که مايه خوشحالي وخنده است با يکديگر سخن مي گويند (کلمه فاکه اسم فاعل از مصدر فکاهت است که به معناي گفت و شنودي است که مايه خوشحالي باشد و ممکن هم هست به معناي تمتع و لذت بردن باشد )
-
مُغِيرَاتِ
فرهنگ واژگان قرآن
سوارانى كه غافلگيرانه به دشمن هجوم مىبرند(کلمه مغيرات جمع مؤنث اسم فاعل از باب افعال اغارة است ، و اغارة و همچنين غارة به معناي سواره هجوم بردن بر دشمن به طور ناگهاني است ، و اين جمله که به ظاهر و مجازا صفت خيل قرار گرفته ، در واقع صفت سوارگان صاحب خ...
-
وَبَالَ
فرهنگ واژگان قرآن
سنگيني نامطلوب چیزی - کیفر("و بال "سنگيني نامطلوب هر چيزي را گويند ، و به همين معنا است طعام وبيل و ماء وبيل يعني خوراک و آبي ناگوار و سنگين و غير قابل هضم ، و نيز به اين معنا است آيه شريفه فاخذناه اخذا وبيلا - او را بطرز شديد و ناگواري دستگير کرديم ...
-
وَبِيلاًَ
فرهنگ واژگان قرآن
سخت - شدید و ناگوار و سنگین ("و بال "سنگيني نامطلوب هر چيزي را گويند ، و به همين معنا است طعام وبيل و ماء وبيل يعني خوراک و آبي ناگوار و سنگين و غير قابل هضم ، و نيز به اين معنا است آيه شريفه فاخذناه اخذا وبيلا - او را بطرز شديد و ناگواري دستگير کردي...