کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دستور 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تَأْمُرُکَ
فرهنگ واژگان قرآن
به تو دستور مي دهد
-
تَأْمُرُنَا
فرهنگ واژگان قرآن
به ما دستور مي دهي
-
تَأْمُرُونِّي
فرهنگ واژگان قرآن
به من أمر مي کنيد-به من دستور مي دهيد
-
مَا أُمِرُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
امر نشدند - دستور داده نشدند
-
مُسْلِماً
فرهنگ واژگان قرآن
تسلیم کننده (مسلم کسی است که امرش را تسليم خدا کرده(کار خود را به خدا واگذار کرده ) ، و در هر چه بخواهد و دستور دهد مطيع اوست)
-
مُسْلِمَاتِ
فرهنگ واژگان قرآن
زنان مسلمان(مسلم کسی است که امرش را تسليم خدا کرده(کار خود را به خدا واگذار کرده ) ، و در هر چه بخواهد و دستور دهد مطيع اوست)
-
مُّسْلِمَةً
فرهنگ واژگان قرآن
تسلیم کننده (مسلم کسی است که امرش را تسليم خدا کرده(کار خود را به خدا واگذار کرده ) ، و در هر چه بخواهد و دستور دهد مطيع اوست)
-
مُّسْلِمُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
تسلیم کنندگان (مسلمون کسانيند که امر را تسليم خدا کردند(کار خود را به خدا واگذار کرده اند ) ، و در هر چه بخواهد و دستور دهد مطيع او هستند)
-
مُّسْلِمِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
تسلیم کنندگان - مسلمین(مسلمین کسانيند که امر را تسليم خدا کردند(کار خود را به خدا واگذار کرده اند ) ، و در هر چه بخواهد و دستور دهد مطيع او هستند)
-
غَزْلَهَا
فرهنگ واژگان قرآن
پشمهاي تابيده اش - رشته اش ( در عبارت "وَلَا تَکُونُواْ کَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَهَا " منظور زني بوده احمق از دودمان قريش که با کنيزانش مينشسته و تا نصف روز نخ ميرشته ، و آنگاه به ايشان دستور ميداده که آن رشتهها را پنبه کنند ، و اين کار هميشگي او بود...
-
بَاسِطُواْ أَيْدِيهِمْ
فرهنگ واژگان قرآن
دست گشوده ها (بسط يد در يک شخص توانگر به معناي بذل و بخشش مال و احسان به مستحقين است ، و بسط يد در يک زمامدار قدرت بر اداره امور مملکت است بدون اينکه مزاحمي در کارش باشد ، و بسط يد در يک مامور و مجري دستور دولت در باره يک مجرم به معناي زدن و بستن و ش...
-
أَنکَاثاً
فرهنگ واژگان قرآن
از هم باز شده ها (کلمه نکث به معناي نقض است ، و نقض که مقابلش واژه ابرام است ، به معناي افساد چيزي است که محکم شده از قبيل طناب يا فتيله و امثال آن و هر چيزي که بعد از تابيده شدن و يا رشته شدن نقض گردد ، آن را انکاث ميگويند ، چه طناب باشد و چه رشته ...
-
هَارُوتَ
فرهنگ واژگان قرآن
نام يکي از فرشتگان (در روايتي از امام رضا عليه السلام آمده است که :هاروت و ماروت دو فرشته بودند که سحر را به مردم ياد دادند ، تا بوسيله آن از سحر ساحران ايمن بوده و سحر آنان را باطل کنند و اين علم را به احدي تعليم نميکردند ، مگر آنکه بیم مي دادند که ...
-
نَقَضَتْ
فرهنگ واژگان قرآن
وا تابيد - باز کرد (نقض که مقابل واژه ابرام است ، به معناي افساد چيزي است که محکم شده از قبيل طناب يا فتيله و امثال آن ، پس نقض چيزي که ابرام شده مانند حل و گشودن چيزي است که گره خورده است ، و کلمه نکث نيز به معناي نقض است ،و هر چيزي که بعد از تابيده...
-
مَارُوتَ
فرهنگ واژگان قرآن
نام يكي از فرشتگان (در روايتي از امام رضا عليه السلام آمده است كه :هاروت و ماروت دو فرشته بودند که سحر را به مردم ياد دادند ، تا بوسيله آن از سحر ساحران ايمن بوده و سحر آنان را باطل کنند و اين علم را به احدي تعليم نميکردند ، مگر آنکه بیم مي دادند که ...