کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
در عقب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مُعَقِّبَ
فرهنگ واژگان قرآن
باز دارنده - عقب اندازنده
-
تَأَخَّرَ
فرهنگ واژگان قرآن
تأخير پيدا کرد - عقب افتاد-در آينده واقع مي شود
-
نَکَصَ
فرهنگ واژگان قرآن
خودداري کرد(منظورازعبارت"نَکَصَ عَلَىٰ عَقِبَيْهِ "به عقب برگشتن و عقبگرد کردن است)
-
عَقِبَيْهِ
فرهنگ واژگان قرآن
دو پاشنه اش (منظورازعبارات "يَنقَلِبُ عَلَىٰ عَقِبَيْهِ "و"نَکَصَ عَلَىٰ عَقِبَيْهِ "به عقب برگشتن و عقبگرد کردن است)
-
سَائِقٌ
فرهنگ واژگان قرآن
سوق دهنده (از مصدرسياقه به معناي وادار کردن به راه رفتن است ، در صورتي که راننده در عقب قرار داشته باشد،به عکس قيادت که به معناي کشيدن از جلو است)
-
نَسُوقُ
فرهنگ واژگان قرآن
مي رانيم (از مصدرسياقه به معناي وادار کردن به راه رفتن است ، در صورتي که راننده در عقب قرار داشته باشد،به عکس قيادت که به معناي کشيدن از جلو است)
-
سُقْنَاهُ
فرهنگ واژگان قرآن
آن را سوق داديم - آن را حرکت داديم(از مصدرسياقه به معناي وادار کردن به راه رفتن است ، در صورتي که راننده در عقب قرار داشته باشد،به عکس قيادت که به معناي کشيدن از جلو است)
-
نَّزَغَ
فرهنگ واژگان قرآن
تحريک کرد (کلمه نزغ به معناي نخس است ، يعني سيخ و يا تازيانه زدن به پهلوي حيوان و يا به عقب آن تا تحريک شود و تندتر برود و کلمه ما در جمله اما ينزغنک زايده است ، و اصل آن و ان ينزغنک ميباشد )
-
نَزْغٌ
فرهنگ واژگان قرآن
تحريک (کلمه نزغ به معناي نخس است ، يعني سيخ و يا تازيانه زدن به پهلوي حيوان و يا به عقب آن تا تحريک شود و تندتر برود و کلمه ما در جمله اما ينزغنک زايده است ، و اصل آن و ان ينزغنک ميباشد )
-
يَنزَغُ
فرهنگ واژگان قرآن
دشمني مي افکند - آشوب به پا مي کند - تحریک می کند (از کلمه نزغ به معناي نخس است ، يعني سيخ و يا تازيانه زدن به پهلوي حيوان و يا به عقب آن تا تحريک شود و تندتر برود )
-
يَنـزَغَنَّکَ
فرهنگ واژگان قرآن
در تو آشوب به پا کند - تو را تحریک کند (از کلمه نزغ به معناي نخس است ، يعني سيخ و يا تازيانه زدن به پهلوي حيوان و يا به عقب آن تا تحريک شود و تندتر برود )#
-
يُسَاقُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
سوق داده مي شوند - رانده مي شوند - هُلشان مي دهند (از مصدرسياقه به معناي وادار کردن به راه رفتن است ، در صورتي که راننده در عقب قرار داشته باشد،به عکس قيادت که به معناي کشيدن از جلو است)
-
مُعَقِّبَاتٌ
فرهنگ واژگان قرآن
مأموران (در اصل به معنی بازدارنده ها و عقب اندازنده ها ست ولی اصطلاحی است برای مأمورانی که از طرف حاکمی مسئول اجرای حکم حاکمند و از هرچه که در حکم حاکم اخلال کند جلوگیری می کنند و منظور از "ما بين يديه و من خلفه" در عبارت "لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِّن بَيْ...
-
مُرْدِفِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
گروهي كه در پي آنها گروهي ديگرند(ردف به معناي تابع است و ترادف به معناي اين است که دو چيز و يا دو کس يکديگر را تعقيب كنند ، و رادف به معناي متاخر است (آن كس كه عقب تر است)، و مردف آن کس است که جلو سوار شده و کسي را پشت سر خود سوار کند .منظور از نزول...
-
مَسَاقُ
فرهنگ واژگان قرآن
سوق دادن (کلمه مساق مصدر ميمي است ، که همان معناي مصدر سوق را ميدهد ، و مراد از اينکه در قيامت يا در روز مرگ سوق به سوي خداي تعالي است ، اين است که بازگشت به سوي اوست ، و اگر از بازگشت را، به مساق تعبيرکرده براي اشاره به اين است که آدمي در اين بازگ...