کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
در بستن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
وَثَاقَ
فرهنگ واژگان قرآن
وسیله ی بستن (مراد از شد وثاق در عبارت "حَتَّىٰ إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّواْ ﭐلْوَثَاقَ "اسير گرفتن و محکم بستن آنان است )
-
خَتَمَ
فرهنگ واژگان قرآن
مُهر نهاد (مهر کردن کنايه است از بستن چيزي به طوري که باز نشود)
-
نَخْتِمُ
فرهنگ واژگان قرآن
مُهر نهاديم (مهر کردن کنايه است از بستن چيزي به طوري که باز نشود)
-
عُنُقِکَ
فرهنگ واژگان قرآن
گردنت (در عبارت "وَلَا تَجْعَلْ يَدَکَ مَغْلُولَةً إِلَىٰ عُنُقِکَ " دست به گردن بستن کنايه است از خرج نکردن و خسيس بودن و خودداري از بخشش نمودن است)
-
يَخْتِمْ
فرهنگ واژگان قرآن
مهر مي نهد (مهر کردن کنايه است از بستن چيزي به طوري که باز نشود وجزمش به دليل اين است که جواب شرط است براي جمله قبلي)
-
غُلُّوهُ
فرهنگ واژگان قرآن
در غُل وزنجيرش کنيد - دست وپايش را به گردنش ببنديد(از مصدر غل است ، که به معناي بستن با غل و زنجير است و غُل وسيله ايست كه با آن دست و پاي اسير را به گردنش ميبندد)
-
عَقَلُوهُ
فرهنگ واژگان قرآن
آن را فهميدند (کلمه عقل در لغت به معناي بستن و گره زدن است و به همين مناسبت ادراکاتي که انسان دارد و آنها را در دل پذيرفته و پيمان قلبي نسبت به آنها بسته ، عقل ناميدهاند ،همچنين آنچه در وجود انسان مبناي تشخيص خير و شر و حق و باطل مي شود ،را نيزعقل نا...
-
يُطِيقُونَهُ
فرهنگ واژگان قرآن
برایشان طاقت فرساست (کلمه يطيقون از مصدر اطاقه است ، و اطاقه به معناي به کار بستن تمامي قدرت در عمل است که لازمه آن اين است که عمل نامبرده آنقدر دشوار باشد ، که همه نيروي انسان در انجامش مصرف شود ، در نتيجه معناي جمله و علي الذين يطيقونه اين است که ...
-
يَعْقِلُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
تعقل کنند - عاقلانه رفتار کنند(کلمه عقل در لغت به معناي بستن و گره زدن است و به همين مناسبت ادراکاتي که انسان دارد و آنها را در دل پذيرفته و پيمان قلبي نسبت به آنها بسته ، عقل ناميدهاند ،همچنين آنچه در وجود انسان مبناي تشخيص خير و شر و حق و باطل مي ش...
-
مِيقَاتُ
فرهنگ واژگان قرآن
زمان انجام يك كارخاص - وعده گاه (کلمه ميقات معنايش نزديک به معناي کلمه وقت است و تقريبا همان معنا را ميدهد ، و فرق آن دواين است که : ميقات آن وقت معين و محدودي است که بنا است در آن وقت عملي انجام شود ، بخلاف وقت که به معناي زمان و مقدار زماني هر چيز ...
-
تَعْقِلُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
تعقل کنيد - عاقلانه رفتار کنيد(بعد از "کنتم":تعقل می کردید-عاقلانه رفتار می کردید.کلمه عقل در لغت به معناي بستن و گره زدن است و به همين مناسبت ادراکاتي که انسان دارد و آنها را در دل پذيرفته و پيمان قلبي نسبت به آنها بسته ، عقل ناميدهاند ،همچنين آنچه ...
-
فَرَضَ
فرهنگ واژگان قرآن
معين کرد - تعيين کرد - سهم داد - واجب گردانيد (دراصل جداکردن قطعه اي از چيزي و تأثير گذاشتن در آن قطعه معني مي دهد و در مورد واجب کردن هم چون پاره اي از حکم را به آن موضوع اختصاص مي دهد ،استفاده مي شود در عبارت "فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ ﭐلْحَجَّ "منظور ...
-
لَّا يَعْقِلُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
تعقل نمي کنند - عاقلانه رفتار نمي کنند(بعد از "کَانُواْ ":تعقل نمی کردند-عاقلانه رفتار نمی کردند .کلمه عقل در لغت به معناي بستن و گره زدن است و به همين مناسبت ادراکاتي که انسان دارد و آنها را در دل پذيرفته و پيمان قلبي نسبت به آنها بسته ، عقل ناميدها...
-
عُقْدَةُ
فرهنگ واژگان قرآن
گره (اين کلمه از ماده ( ع - ق - د ) است که به معناي بستن است ، و در اين آيه ، علقه زناشوئي به گرهي تشبيه شده که دو تا ريسمان را به هم متصل ميکند ، به طوري که آن دو را يک ريسمان ( البته بلندتر) ميسازد ، گوئي حبالة و ريسمان نکاح هم دو نفر انسان يعني ز...
-
شَاکِلَتِهِ
فرهنگ واژگان قرآن
خلق و خو و عادتهاي اکتسابيش (شاکله از ماده شکل ميباشد که به معناي بستن پاي چارپا است ، و آن طنابي را که با آن پاي حيوان را ميبندند شِکال ميگويند ، و شاکله به معناي خوي و اخلاق است ، و اگر خلق و خوي را شاکله خواندهاند بدين مناسبت است که آدمي را محدود ...