کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
داد و هی ی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مُطَهِّرُکَ
فرهنگ واژگان قرآن
پاک و پاکیزه کننده ی تو
-
وَثَاقَ
فرهنگ واژگان قرآن
وسیله ی بستن (مراد از شد وثاق در عبارت "حَتَّىٰ إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّواْ ﭐلْوَثَاقَ "اسير گرفتن و محکم بستن آنان است )
-
مُبْتَلِيکُم
فرهنگ واژگان قرآن
آزمایش کننده ی شما(ازمصدر ابتلاءبه معناي نقل چيزي از حالي به حالي و طوري به طور ديگر است )
-
مَا يُعَمَّرُ
فرهنگ واژگان قرآن
عمر نمی کند ( کلمه عمارت ضد خرابي است ، و عمر اسم مدت عمارت و آبادي بدن است ، يعني مدت زندگي و آبادی بدن بوسیله ی روح)
-
مِّلْءُ
فرهنگ واژگان قرآن
به اندازه ی آکندگی - به اندازه ی پُری (کلمه ملء به معناي پري ظرف است از چيزي که در آن ريخته باشند . در عبارت "ملء الارض ذهبا" کره زمين ظرفي فرض شده که مالامال از طلا باشد ، پس اين جمله از قبيل استعاره تخييليه ، و استعاره به کنايه است )
-
مَکَّةَ
فرهنگ واژگان قرآن
مکه (شهری که مسجدالحرام و کعبه در آن قرار دارد و وطن رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) می باشد. این شهر پس از اقامت حضرت هاجر و اسماعیل علیهما السلام در کنار کعبه و پدید آمدن معجزه وار چشمه ی زمزم به تدرج شکل گرفته است)
-
عَمْرُکَ
فرهنگ واژگان قرآن
بقاي تو ( کلمه عمارت ضد خرابي است ، و عمر اسم مدت عمارت و آبادي بدن است ، يعني مدت زندگي و آبادی بدن بوسیله ی روح. عبارت "لَعَمْرُکَ " يعني سوگند به بقاي تو يا به جان تو قسم)
-
مَوْلَىٰ
فرهنگ واژگان قرآن
ناصر و ياري کننده و پشتیبانی که عهده دار همه ی امور مربوط به یاری شونده است - مولا-سرپرست و صاحب اختیار - کسی که سرپرست و صاحب اختیار دارد(کلمه مولي به معناي ناصر و ياري کننده است ، و ليکن نه هر ناصر بلکه ناصري که تمامي امور منصور به عهده او است چون ...
-
مَوْلَاکُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
ناصر و ياري کننده و پشتیبان شما که عهده دار همه ی امور مربوط به شما است - مولاي شما -سرپرست و صاحب اختیارشما (کلمه مولي به معناي ناصر و ياري کننده است ، و ليکن نه هر ناصر بلکه ناصري که تمامي امور منصور به عهده او است چون کلمه مولي از ماده ولايت است ک...
-
مَوْلَانَا
فرهنگ واژگان قرآن
ناصر و ياري کننده و پشتیبان ما که عهده دار همه ی امور مربوط به ما است - مولاي ما -سرپرست و صاحب اختیارما (کلمه مولي به معناي ناصر و ياري کننده است ، و ليکن نه هر ناصر بلکه ناصري که تمامي امور منصور به عهده او است چون کلمه مولي از ماده ولايت است که به...
-
مَوْلَاهُ
فرهنگ واژگان قرآن
ناصر و ياري کننده و پشتیبانش که عهده دار همه ی امور مربوط به اواست - مولاي او -سرپرست و صاحب اختیاراو (کلمه مولي به معناي ناصر و ياري کننده است ، و ليکن نه هر ناصر بلکه ناصري که تمامي امور منصور به عهده او است چون کلمه مولي از ماده ولايت است که به مع...
-
مَوْلَاهُمُ
فرهنگ واژگان قرآن
ناصر و ياري کننده و پشتیبانشان که عهده دار همه ی امور مربوط به ايشان است - مولاي آنها -سرپرست و صاحب اختیارآنها (کلمه مولي به معناي ناصر و ياري کننده است ، و ليکن نه هر ناصر بلکه ناصري که تمامي امور منصور به عهده او است چون کلمه مولي از ماده ولايت اس...
-
لَوَّوْاْ
فرهنگ واژگان قرآن
پیچ و تاب دادند (با غرور ونخوت وبه طرزی غیر طبیعی ) - برگرداندند- پیچیدند(کلمه لي به فتح لام و تشديد يا (ل ی ی )که مصدر فعل مضارع يلوون است در اصل به معناي تابيدن طناب می باشد و وقتي در مورد سر و يا زبان استعمال شود ، معناي غير طبيعي کردن سر و زبان ر...
-
لَيّاً
فرهنگ واژگان قرآن
پيچ و خم دادن (کلمه لي به فتح لام و تشديد يا (ل ی ی )که مصدر فعل مضارع يلوون است در اصل به معناي تابيدن طناب می باشد و وقتي در مورد سر و يا زبان استعمال شود ، معناي غير طبيعي کردن سر و زبان را ميدهد و در قرآن کريم در باره ليّ سر آمده : لووا رؤسهم و د...
-
تَلْوُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
که بپیچانید - که تحریف کنید (کلمه لي به فتح لام و تشديد يا (ل ی ی )که مصدر فعل مضارع يلوون است در اصل به معناي تابيدن طناب می باشد و وقتي در مورد سر و يا زبان استعمال شود ، معناي غير طبيعي کردن سر و زبان را ميدهد و در قرآن کريم در باره ليّ سر آمده : ...