کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خیر کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خَيْرٌ
فرهنگ واژگان قرآن
بهتر - مال (اصل در معناي کلمه خير همانا انتخاب است ، و اگر ما چيزي را خير ميناميم ، بدان جهت است که آنرا با غير آن مقايسه ميکنيم ، و يکي از آن دو را انتخاب نموده و ميگوئيم اين خير است ، و معلوم است از بين چند چيز ما آنرا انتخاب ميکنيم که هدف و مقصد م...
-
جستوجو در متن
-
تُوعَظُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
موعظه می شوید(از ماده وعظ به معناي بازداشتن و منع کردن کسي از کاري همراه با ترسانيدن . و نيز وعظ به معناي تذکر دادن است به انجام عملي خير ، به بياني که دل شنونده را براي پذيرفتن آن تذکر نرم کند)
-
مَوْعِظَةِ
فرهنگ واژگان قرآن
اندرز - موعظه - نصيحت - پند (از ماده وعظ به معناي بازداشتن و منع کردن کسي از کاري همراه با ترسانيدن . و نيز وعظ به معناي تذکر دادن است به انجام عملي خير ، به بياني که دل شنونده را براي پذيرفتن آن تذکر نرم کند)
-
يُوعَظُ
فرهنگ واژگان قرآن
موعظه می شود(از ماده وعظ به معناي بازداشتن و منع کردن کسي از کاري همراه با ترسانيدن . و نيز وعظ به معناي تذکر دادن است به انجام عملي خير ، به بياني که دل شنونده را براي پذيرفتن آن تذکر نرم کند)
-
يُوعَظُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
موعظه می شوند(از ماده وعظ به معناي بازداشتن و منع کردن کسي از کاري همراه با ترسانيدن . و نيز وعظ به معناي تذکر دادن است به انجام عملي خير ، به بياني که دل شنونده را براي پذيرفتن آن تذکر نرم کند)
-
يَعِظُکُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
شما را موعظه مي کند (از ماده وعظ به معناي بازداشتن و منع کردن کسي از کاري همراه با ترسانيدن.و نيز وعظ به معناي تذکر دادن است به انجام عملي خير ، به بياني که دل شنونده را براي پذيرفتن آن تذکر نرم کند)
-
يَعِظُهُ
فرهنگ واژگان قرآن
او را موعظه مي کند (از ماده وعظ به معناي بازداشتن و منع کردن کسي از کاري همراه با ترسانيدن.و نيز وعظ به معناي تذکر دادن است به انجام عملي خير ، به بياني که دل شنونده را براي پذيرفتن آن تذکر نرم کند)
-
رَجْماً
فرهنگ واژگان قرآن
سنگباران کردن کسي ( ودر عبارت"رَجْماً بِـﭑلْغَيْبِ " گويا مراد از غيب غايب باشد ، يعني قولي که معنايش از علم بشر غايب است و گوينده اش نميداند راست است يا دروغ ، آنگاه چنين گوينده اي را به کسي تشبيه فرموده که ميخواهد با سنگ کسي را بزند ، خم ميشود چيزي...
-
نَاصِحٌ
فرهنگ واژگان قرآن
نصيحت کننده - خير خواه (کلمه نصح به معناي به کار بردن نهايت درجه قدرت خود در عمل و يا سخني است که در آن عمل و يا سخن مصلحتي براي صاحبش باشد و به عبارتي به معني خالص و ناب کردن عمل است لذا ناصح عسل به معناي عسل خالص است .ناصح به معني خياط نيز مي باشد ...
-
نُصْحِي
فرهنگ واژگان قرآن
خير خواهي من - نصيحت من (کلمه نصح به معناي به کار بردن نهايت درجه قدرت خود در عمل و يا سخني است که در آن عمل و يا سخن مصلحتي براي صاحبش باشد و به عبارتي به معني خالص و ناب کردن عمل است لذا ناصح عسل به معناي عسل خالص است .ناصح به معني خياط نيز مي باشد...
-
قَيِّمُ
فرهنگ واژگان قرآن
پايدار و استوار-قائم (قائم به امر بندگان واين بدان جهت است که اين کتاب خير دنيا و آخرت پيرو خود را تامين و تضمين نموده و قائم بر اصلاح حال معاش و معاد ايشان است .قيام بر هر چيز به معناي درست کردن و حفظ و تدبير و تربيت و مراقبت و قدرت بر آن است ،چون ق...
-
قِيَماً
فرهنگ واژگان قرآن
پايدار و استوار-قائم (قائم به امر بندگان واين بدان جهت است که اين دين خير دنيا و آخرت ملت خود را تامين و تضمين نموده و قائم بر اصلاح حال معاش و معاد ايشان است .قيام بر هر چيز به معناي درست کردن و حفظ و تدبير و تربيت و مراقبت و قدرت بر آن است ،چون قيا...
-
قَيِّمَةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
پايدار و استوار-قائم (قائم به امر بندگان واين بدان جهت است که اين کتاب خير دنيا و آخرت پيرو خود را تامين و تضمين نموده و قائم بر اصلاح حال معاش و معاد ايشان است .قيام بر هر چيز به معناي درست کردن و حفظ و تدبير و تربيت و مراقبت و قدرت بر آن است ،چون ق...
-
فَتَنَّا
فرهنگ واژگان قرآن
آزموديم (کلمه فتن در اصل به معناي اين عمل بوده که طلا را در آتش کنند تا خوبي و بديش معلوم شود ، آن وقت استعمالش را توسعه داده داخل کردن هر چيز در آتش و يا سوزاندنش همچنین آزمودن آن را فتنه خواندهاند و در داخل آتش شدن انسان نيز استعمال شده ، از آن جمل...