کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خرقه از دست - پوشیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
نُدَاوِلُهَا
فرهنگ واژگان قرآن
آن را دست به دست می گردانیم (از مداولة به معناي دست به دست دادن چيزي است )
-
دِفْءٌ
فرهنگ واژگان قرآن
گرما (گرمائي که بوسيله پوشیدن پوست و پشم و کرک حيوانات حاصل می شود و يا مراد از آن ، خود آن چيزيست که بدن را گرم ميکند .)
-
کَفَّ أَيْدِيَهُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
دست آنها را نگه داشت-دست آنها را دفع کرد - دست آنها را کوتاه کرد (کلمه کف الايدي - دست نگه داشتن کنايه است از خود داري از جنگ ، چون قتلي که در کارزار اتفاق ميافتد به وسيله دست انجام ميشود.کلمه کف به معناي کف دست آدمي است که آن را باز و بسته ميکند ، و...
-
أَذْهَبْتُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
از دست داديد
-
تَظَاهَرَا
فرهنگ واژگان قرآن
آن دو دست به دست هم دادند-آن دو از هم پشتيباني کردند-آن دو پشت به پشت هم دادند
-
مَغْلُولَةً
فرهنگ واژگان قرآن
بسته (دست به گردن بستن در عبارت "وَلَا تَجْعَلْ يَدَکَ مَغْلُولَةً إِلَىٰ عُنُقِکَ وَلَا تَبْسُطْهَا کُلَّ ﭐلْبَسْطِ "کنایه است از خرج نکردن و خسيس بودن و خودداري از بخشش نمودن ، درست مقابل بسط يد است که کنايه از بذل و بخشش ميباشد و اين که هر چه به د...
-
شَّوَىٰ
فرهنگ واژگان قرآن
اطراف بدن از قبيل دست و پا و امثال آن
-
يُبَايِعْنَکَ
فرهنگ واژگان قرآن
آن زنان با تو بيعت کنند (وقتي ميگويند با کسي بيعت کرد يعني عهد کرد که تا حد توانش از او اطاعت کند و اين کلمه از ماده بيع (به معني دادن کالا و گرفتن بهاي آن است) و چون رسم عرب و همچنين در ايران اين بود که وقتي ميخواستند معامله را قطعي کنند ، به يکديگ...
-
يُبَايِعُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
بيعت مي کنند (وقتي ميگويند با کسي بيعت کرد يعني عهد کرد که تا حد توانش از او اطاعت کند و اين کلمه از ماده بيع (به معني دادن کالا و گرفتن بهاي آن است) و چون رسم عرب و همچنين در ايران اين بود که وقتي ميخواستند معامله را قطعي کنند ، به يکديگر دست ميداد...
-
يُبَايِعُونَکَ
فرهنگ واژگان قرآن
با تو بيعت مي کنند (وقتي ميگويند با کسي بيعت کرد يعني عهد کرد که تا حد توانش از او اطاعت کند و اين کلمه از ماده بيع (به معني دادن کالا و گرفتن بهاي آن است) و چون رسم عرب و همچنين در ايران اين بود که وقتي ميخواستند معامله را قطعي کنند ، به يکديگر دست...
-
يَلْبِسَکُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
شما را به جان هم اندازد (عبارت " يَلْبِسَکُمْ شِيَعاً " یعنی : شما را گروه گروه و حزب حزب به جان هم اندازد . از لبس که هم به معنی پوشیدن استفاده می شود و هم مشتبه شدن و چون مشتبه شدن ناشی از اختلاط و درهم شدن درست ونادرست می باشد از این رو در عبارت م...
-
کَفَيْنَاکَ
فرهنگ واژگان قرآن
از تو دفع کرديم - از تو باز داشتيم - از تو کوتاه مي کنيم(کلمه کف به معناي کف دست آدمي است که آن را باز و بسته ميکند ، و معناي کففته اين است که من او را با کف دست زدم و دفع کردم ، و بهمين مناسبت متعارف شده که اين کلمه را در معناي دفع هر چند که با کف د...
-
عَقَرَ
فرهنگ واژگان قرآن
دست وپا را قطع کرد - نحر نمود (عقر نخله به معناي بريدن آن از بيخ است ، و عقر ناقه به معناي نحر آن است ، و به معناي بريدن دست و پاي آن نيز آمده . )
-
عَقَرُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
دست وپا را قطع کردند - نحر نمودند (عقر نخله به معناي بريدن آن از بيخ است ، و عقر ناقه به معناي نحر آن است ، و به معناي بريدن دست و پاي آن نيز آمده . )
-
عَقَرُوهَا
فرهنگ واژگان قرآن
دست وپايش را قطع کردند - نحرش نمودند (عقر نخله به معناي بريدن آن از بيخ است ، و عقر ناقه به معناي نحر آن است ، و به معناي بريدن دست و پاي آن نيز آمده . )