کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حیات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مَعِيشَةً
فرهنگ واژگان قرآن
آذوقه و هر چيزي است که با آن زندگي ميکنند- زندگی (کلمه معيشت از مشتقات عيش است وکلمه عيش تنها در حيات جانداران استعمال ميشود ، و اين کلمه اخص از کلمه حيات است چون حيات هم در مورد جاندار بکار ميرود ، و هم در مورد خداي تعالي ، و هم فرشتگان ، ولي کلمه ...
-
مَعِيشَتَهَا
فرهنگ واژگان قرآن
زندگیش (معیشت :آذوقه و هر چيزي است که با آن زندگي ميکنند.کلمه معيشت از مشتقات عيش است وکلمه عيش تنها در حيات جانداران استعمال ميشود ، و اين کلمه اخص از کلمه حيات است چون حيات هم در مورد جاندار بکار ميرود ، و هم در مورد خداي تعالي ، و هم فرشتگان ، ول...
-
مَّعِيشَتَهُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
زندگیشان (معیشت :آذوقه و هر چيزي است که با آن زندگي ميکنند.کلمه معيشت از مشتقات عيش است وکلمه عيش تنها در حيات جانداران استعمال ميشود ، و اين کلمه اخص از کلمه حيات است چون حيات هم در مورد جاندار بکار ميرود ، و هم در مورد خداي تعالي ، و هم فرشتگان ، ...
-
عِيشَةٍ
فرهنگ واژگان قرآن
زندگي (کلمه عيش تنها در حيات جانداران استعمال ميشود ، و اين کلمه اخص از کلمه حيات است چون حيات هم در مورد جاندار بکار ميرود ، و هم در مورد خداي تعالي ، و هم فرشتگان ، ولي کلمه عيش در مورد خدا و ملائکه استعمال نميشود . و کلمه معيشت هم از مشتقات عيش اس...
-
يَکْبُرُ
فرهنگ واژگان قرآن
بزرگ است (عبارت "أَوْ خَلْقاً مِّمَّا يَکْبُرُ فِي صُدُورِکُمْ " یعنی : يا آفريده اى از آنچه در ذهنتان [حيات يافتنش] سخت و دشوار مىآيد)
-
مَوْتُ
فرهنگ واژگان قرآن
مرگ - مردن (کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غير احياء)
-
مَوْتَةَ
فرهنگ واژگان قرآن
مرگ - مردن (کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غير احياء)
-
مَوْتَتَنَا
فرهنگ واژگان قرآن
مرگ ما- مردن ما(کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غير احياء)
-
مَوْتِکُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
مرگتان - مردنتان(کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غير احياء)
-
مُوتُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
بمیرید(کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غير احياء)
-
مَوْتِهِ
فرهنگ واژگان قرآن
مردنش(کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غير احياء)
-
مَوْتِهَا
فرهنگ واژگان قرآن
مردنش(کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غير احياء)
-
مَوْتَىٰ
فرهنگ واژگان قرآن
مردگان(کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غير احياء)
-
مَيْتَةَ
فرهنگ واژگان قرآن
مرده (کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غير احياء)
-
يَسْتَحْيِي
فرهنگ واژگان قرآن
شرم مي کند - زنده نگه مي دارد (کلمه استحياء در عبارت "يَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ" به معناي طلب حيات و زندگي است ، ممکن هم هست معناي آن اين باشد که با زنان شما کارهائي ميکردند ، که حياء و شرم از ايشان برود )