کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حل شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
حِلٌّ
فرهنگ واژگان قرآن
حلول کننده(حلول به معناي اقامت و استقرار در مکان است )
-
جستوجو در متن
-
يَفْتَحِ
فرهنگ واژگان قرآن
بگشايد ( از فتح به معناي برداشتن قفل و حل اشکال است. جزمش به دليل شرط شدن براي جمله بعدي است . حرکت آخرش به دليل تقارن با حرف ساکن يا تشديد دار کلمه بعد مي باشد )
-
نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
پيمان شکني آنان (نقض که مقابل واژه ابرام است ، به معناي افساد چيزي است که محکم شده از قبيل طناب يا فتيله و امثال آن ، پس نقض چيزي که ابرام شده مانند حل و گشودن چيزي است که گره خورده است ، و کلمه نکث نيز به معناي نقض است ،و هر چيزي که بعد از تابيده شد...
-
نَقَضَتْ
فرهنگ واژگان قرآن
وا تابيد - باز کرد (نقض که مقابل واژه ابرام است ، به معناي افساد چيزي است که محکم شده از قبيل طناب يا فتيله و امثال آن ، پس نقض چيزي که ابرام شده مانند حل و گشودن چيزي است که گره خورده است ، و کلمه نکث نيز به معناي نقض است ،و هر چيزي که بعد از تابيده...