کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حق گو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
حَقُّ
فرهنگ واژگان قرآن
حق - ثابت - قضائي که خداي تعالي رانده ، و آن را حتمي کرده باشد
-
جستوجو در متن
-
صَادِقٌ
فرهنگ واژگان قرآن
راست - راست گو
-
ذَّاکِرَاتِ
فرهنگ واژگان قرآن
زنان ذکر گو - زنان ياد کننده
-
سَبِّحْهُ
فرهنگ واژگان قرآن
او را تسبيح گو - او را از عيب و نقص بري بدان
-
يُحَاوِرُهُ
فرهنگ واژگان قرآن
با اوگفت و گو مي کرد (محاورة به معناي مخاطبه و رو در روي يکديگر گفت و شنود کردن است)
-
سَبِّحِ
فرهنگ واژگان قرآن
تسبيح گو - از عيب و نقص بري بدان (در عبارت "سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ " منظور اين است که بوسيله ستودن پروردگارت او را از عيب بري بدان مثلاً بگو او نتها ناتوان نيست بلکه تواناي بي نهايت است )
-
لَا تَقْصُصْ
فرهنگ واژگان قرآن
حكايت نكن - باز گو نکن(کلمه قص به معناي دنباله جاي پا را گرفتن و رفتن است و چون در قصه گفتن نيز خبر و واقعه اي را پي گيري مي كنند ، استفاده شده است )
-
کَبِّرْ
فرهنگ واژگان قرآن
بزرگ دار- تکبير گو(از ائمه معصومين (عليهمالسلام) وارد شده که معناي تکبير ( الله اکبر )اين است که خدا از اينکه در وصف بگنجد بزرگتر است ، پس خداي تعالي از هر وصفي که ما با آن توصيفش کنيم ، و حتي از خود اين وصف بزرگتر است)
-
کَبِّرْهُ
فرهنگ واژگان قرآن
او را بزرگ دار-براي او تکبير گو(از ائمه معصومين (عليهمالسلام) وارد شده که معناي تکبير ( الله اکبر )اين است که خدا از اينکه در وصف بگنجد بزرگتر است ، پس خداي تعالي از هر وصفي که ما با آن توصيفش کنيم ، و حتي از خود اين وصف بزرگتر است)
-
ﭐسْتَفْتِهِمْ
فرهنگ واژگان قرآن
ازآنان بپرس(با جديت) (کلمه فتوا به معناي پاسخ دادن به حکمي است که تشخيص دليل آن براي ديگران مشکل باشد و چون گفته ميشود : من از فلاني استفتاء کردم و او به من چنين افتاء کرد معناي اين است که من از او حکم شرع را پرسيدم و او حکم را برايم بيان کرد . و آنچ...
-
يُفْتِيکُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
به شما فتوا مى دهد (کلمه فتوا به معناي پاسخ دادن به حکمي است که تشخيص دليل آن براي ديگران مشکل باشد و چون گفته ميشود : من از فلاني استفتاء کردم و او به من چنين افتاء کرد معناي اين است که من از او حکم شرع را پرسيدم و او حکم را برايم بيان کرد . و آنچه ...
-
يَسْتَفْتُونَکَ
فرهنگ واژگان قرآن
از تو فتوا مىخواهند (کلمه فتوا به معناي پاسخ دادن به حکمي است که تشخيص دليل آن براي ديگران مشکل باشد و چون گفته ميشود : من از فلاني استفتاء کردم و او به من چنين افتاء کرد معناي اين است که من از او حکم شرع را پرسيدم و او حکم را برايم بيان کرد . و آنچه...