کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جِزّ کسی را درآوردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مُسْلِماً
فرهنگ واژگان قرآن
تسلیم کننده (مسلم کسی است که امرش را تسليم خدا کرده(کار خود را به خدا واگذار کرده ) ، و در هر چه بخواهد و دستور دهد مطيع اوست)
-
مُسْلِمَاتِ
فرهنگ واژگان قرآن
زنان مسلمان(مسلم کسی است که امرش را تسليم خدا کرده(کار خود را به خدا واگذار کرده ) ، و در هر چه بخواهد و دستور دهد مطيع اوست)
-
مُّسْلِمَةً
فرهنگ واژگان قرآن
تسلیم کننده (مسلم کسی است که امرش را تسليم خدا کرده(کار خود را به خدا واگذار کرده ) ، و در هر چه بخواهد و دستور دهد مطيع اوست)
-
بَرِيءٌ
فرهنگ واژگان قرآن
بيزار- جدا از چیزی (درجمله "يَرْمِ بِهِ بَرِيئاً "یعنی گناهی را به کسی که نسبتی با آن نداشته نسبت بدهد)
-
مَوْتُ
فرهنگ واژگان قرآن
مرگ - مردن (کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غير احياء)
-
مَوْتَةَ
فرهنگ واژگان قرآن
مرگ - مردن (کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غير احياء)
-
مَوْتَتَنَا
فرهنگ واژگان قرآن
مرگ ما- مردن ما(کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غير احياء)
-
مَوْتِکُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
مرگتان - مردنتان(کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غير احياء)
-
مُوتُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
بمیرید(کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غير احياء)
-
مَوْتِهِ
فرهنگ واژگان قرآن
مردنش(کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غير احياء)
-
مَوْتِهَا
فرهنگ واژگان قرآن
مردنش(کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غير احياء)
-
مَوْتَىٰ
فرهنگ واژگان قرآن
مردگان(کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غير احياء)
-
مَيْتَةَ
فرهنگ واژگان قرآن
مرده (کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غير احياء)
-
يَسْتَنبِطُونَهُ
فرهنگ واژگان قرآن
در طلب مشخص کردن درستى و نادرستى آن هستند - آن را تشخیص می دهند - آن را استنباط می کنند (کلمه استنباط به معناي استخراج نظريه و رأي از حال ابهام به مرحله تميز و شناسائي است و اصل اين کلمه از نَبط به معناي اولين دلو آبي است که از چاه بيرون ميآيد. عبا...
-
کَلَالَةً
فرهنگ واژگان قرآن
کسی که بی اولاد و پدر ومادر است - خواهر يا برادر تني يا نا تني - کل کساني که غير از پدر و مادر و فرزند از شخصي ارث مي برند(کلمه کلاله در اصل ، مصدر و به معناي احاطه است ،مجموع هر چيزي را هم که کُل ميخوانند ، براي اين است که به همه اجزا احاطه دارد ، ي...