کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جُنب خوردن جُم خوردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
جَنبِ
فرهنگ واژگان قرآن
کنار(در اصل به معنی پهلوست وبه صورت استعاره آنچه کنار پهلو قرار می گیرد)
-
جُنُبٍ
فرهنگ واژگان قرآن
دور(بَصُرَتْ بِهِ عَن جُنُبٍ :اورا ازدور می پایید)
-
جستوجو در متن
-
أَکْلاًَ
فرهنگ واژگان قرآن
خوردن
-
زَلْزَلَةَ
فرهنگ واژگان قرآن
زلزله - نوسان وتکان خوردن پي درپي
-
رَّضَاعَةِ
فرهنگ واژگان قرآن
شير خوردن (در اصل به معناي مکيدن پستان به منظور نوشيدن شير از آن است)
-
حَامٍ
فرهنگ واژگان قرآن
شتر نري که آنرا بر ناقهها ميجهانيدند (جزء حیواناتی است که اعراب جاهلیت کشتن و خوردن آن را بر خود حرام کرده بودند)
-
سُحْقاً
فرهنگ واژگان قرآن
تکه تکه کردن و خوردن کردن چيزي با دست (در جمله "فَسُحْقاً لِّأَصْحَابِ ﭐلسَّعِيرِ "حکم نفريني براي اصحاب جهنم دارد)
-
فِصَالاًَ
فرهنگ واژگان قرآن
از شير جدا شدن و شير ندادن به بچه - فاصله انداختن بين طفل و شير خوردن
-
يُرْضِعْنَ
فرهنگ واژگان قرآن
شير بدهند (از رضاعة به معني شير خوردن و در اصل به معناي مکيدن پستان به منظور نوشيدن شير از آن است)
-
سَائِبَةٍ
فرهنگ واژگان قرآن
شتری که ده شکم زاییده باشد(جزء حیواناتی است که اعراب جاهلیت کشتن و خوردن آن وسوار شدن بر آن را بر خود حرام کرده بودند)
-
وَصِيلَةٍ
فرهنگ واژگان قرآن
ماده شتری که در یک شکم دو بچه بزاید(جزء حیواناتی است که اعراب جاهلیت کشتن و خوردن آن را بر خود حرام کرده بودند)
-
مُسْتَأْنِسِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
أُنس گرفته ها - سرگرم شده ها (َفَإِذَا طَعِمْتُمْ فَـﭑنتَشِرُواْ وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ" يعني بعد از خوردن غذا در منزل پيامبر صلي الله عليه وآله سرگرم سخن گفتن نشويد و پراكنده گرديد )
-
يَرْتَعْ
فرهنگ واژگان قرآن
که گردش کند (کلمه رتع به معناي آزادانه چريدن حيوان يا آزادانه گردش کردن و ميوه خوردن انسان است. جزمش به دليل جواب واقع شدن براي شرط قبل از خود مي باشد)
-
مَوْراً
فرهنگ واژگان قرآن
به شکل پیچ وتاب خوردن و محو شدن دود - به شکل جریان سریع (کلمه مور - به به معناي تردد و آمد و رفت چيزي چون دود است ، همچنان که دود در فضا ميپيچد و آمد و شد ميکند تا از بين برود و به قولی به معناي جريان سريع است )