کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جز جزء کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
يُفْرَقُ
فرهنگ واژگان قرآن
جزء جزء می شود (به تمام جزئیاتش پرداخته می شود) - فيصله می يابد (از فرق به معناي جدا کردن چيزي از چيز ديگر است ، به طوري که از يکديگر متمايز شوند.عبارت "فِيهَا يُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِيمٍ " یعنی : در آن شب هر كار استوارى [به اراده خدا] فيصله مىيابد...
-
تَلْوُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
که بپیچانید - که تحریف کنید (کلمه لي به فتح لام و تشديد يا (ل ی ی )که مصدر فعل مضارع يلوون است در اصل به معناي تابيدن طناب می باشد و وقتي در مورد سر و يا زبان استعمال شود ، معناي غير طبيعي کردن سر و زبان را ميدهد و در قرآن کريم در باره ليّ سر آمده : ...
-
لَوَّوْاْ
فرهنگ واژگان قرآن
پیچ و تاب دادند (با غرور ونخوت وبه طرزی غیر طبیعی ) - برگرداندند- پیچیدند(کلمه لي به فتح لام و تشديد يا (ل ی ی )که مصدر فعل مضارع يلوون است در اصل به معناي تابيدن طناب می باشد و وقتي در مورد سر و يا زبان استعمال شود ، معناي غير طبيعي کردن سر و زبان ر...
-
لَيّاً
فرهنگ واژگان قرآن
پيچ و خم دادن (کلمه لي به فتح لام و تشديد يا (ل ی ی )که مصدر فعل مضارع يلوون است در اصل به معناي تابيدن طناب می باشد و وقتي در مورد سر و يا زبان استعمال شود ، معناي غير طبيعي کردن سر و زبان را ميدهد و در قرآن کريم در باره ليّ سر آمده : لووا رؤسهم و د...
-
يَلْوُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
می پیچانند - تحریف می کنند (کلمه لي به فتح لام و تشديد يا (ل ی ی )که مصدر فعل مضارع يلوون است در اصل به معناي تابيدن طناب می باشد و وقتي در مورد سر و يا زبان استعمال شود ، معناي غير طبيعي کردن سر و زبان را ميدهد و در قرآن کريم در باره ليّ سر آمده : ل...
-
فِتْنَتُهُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
بهانه و عذرشان براي رهايي از عذابشان(البته عبارت بهانه و عذرشان براي رهايي جزء کلمه نيست و به واسطه جمله اي که در آن به کار رفته دريافت مي شود .کلمه فتن در اصل به معناي اين عمل بوده که طلا را در آتش کنند تا خوبي و بديش معلوم شود ، آن وقت استعمالش را ...