کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جای خود به کسی سپردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
نَفْساً
فرهنگ واژگان قرآن
شخصی - کسی (کلمه نفس در اصل به معناي همان چيزي است که به آن اضافه ميشود مثلاً "نفس الانسان" يعني خود انسان و"نفس الحجر" يعني خود سنگ است)
-
مُسْلِماً
فرهنگ واژگان قرآن
تسلیم کننده (مسلم کسی است که امرش را تسليم خدا کرده(کار خود را به خدا واگذار کرده ) ، و در هر چه بخواهد و دستور دهد مطيع اوست)
-
مُسْلِمَاتِ
فرهنگ واژگان قرآن
زنان مسلمان(مسلم کسی است که امرش را تسليم خدا کرده(کار خود را به خدا واگذار کرده ) ، و در هر چه بخواهد و دستور دهد مطيع اوست)
-
مُّسْلِمَةً
فرهنگ واژگان قرآن
تسلیم کننده (مسلم کسی است که امرش را تسليم خدا کرده(کار خود را به خدا واگذار کرده ) ، و در هر چه بخواهد و دستور دهد مطيع اوست)
-
ﭐئْتُواْ حَرْثَکُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
به کشتزار خود درآييد-نزد کشتزار خود رويد
-
مُزَّمِّلُ
فرهنگ واژگان قرآن
جامه به خود پيچيده - لفافه به خود پيچيده (در اصل متزمل بوده ، اسم فاعل از باب تفعل (تزمل) است ، و معنايش لفافه به خود پيچيده است . کسي که جامه يا چيزي به خود ميپيچد تا بخوابد يا مثلا سرما را دفع کند ، را مزمل ميگويند ، و از ظاهر اين جمله بر ميآيد در ...
-
نَفْسٍ
فرهنگ واژگان قرآن
نفـْس - جان - خود (کلمه نفس در اصل به معناي همان چيزي است که به آن اضافه ميشود مثلاً "نفس الانسان" يعني خود انسان و"نفس الحجر" يعني خود سنگ است)
-
فَـ
فرهنگ واژگان قرآن
پس (اين حرف ماقبل خود را به مابعد خود مرتبط مي کند ) - سوگند به (در عباراتی نظیر"فَـﭑلْحَامِلَاتِ وِقْراً ")
-
لِوَاذاً
فرهنگ واژگان قرآن
به گونه ای که پشت سر دیگری پنهان شوند (کلمه لواذا ، به معناي ملاوذه است ، و ملاوذه آن است که انساني به غير خود پناهنده شده و خود را پشت سر او پنهان کند )
-
سَيُنْغِضُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
به زودي سرهاي خود را به نشانه استهزاء و ريشخند مي جنبانند(از انغاض به اين معنا که کسي سر خود را با حالت غرور و خودخواهي در مقابل ديگري تکان دهد )
-
هَدْيِ
فرهنگ واژگان قرآن
حيواني که آدمي از شهر خود با خود به طرف مکه ميبرد ، تا قرباني کند ، از قبيل گوسفند و گاو و شتر
-
ﭐسْتَغْنَى
فرهنگ واژگان قرآن
اظهار بي نيازي کرد(با جديت) - خود را توانگر نشان داد ، و ثروت خود را به رخ مردم کشید (با جديت)
-
نَفْسِهِ
فرهنگ واژگان قرآن
خودش - نفسش - جانش (کلمه نفس در اصل به معناي همان چيزي است که به آن اضافه ميشود مثلاً "نفس الانسان" يعني خود انسان و"نفس الحجر" يعني خود سنگ است)
-
نَّفْسِهَا
فرهنگ واژگان قرآن
خودش - نفسش - جانش (کلمه نفس در اصل به معناي همان چيزي است که به آن اضافه ميشود مثلاً "نفس الانسان" يعني خود انسان و"نفس الحجر" يعني خود سنگ است)
-
نَفْسِي
فرهنگ واژگان قرآن
خودم (کلمه نفس در اصل به معناي همان چيزي است که به آن اضافه ميشود مثلاً "نفس الانسان" يعني خود انسان و"نفس الحجر" يعني خود سنگ است)