کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تمام آمدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
جَمْعِ
فرهنگ واژگان قرآن
جمع شدن - گرد آمدن
-
مَحِلَّهُ
فرهنگ واژگان قرآن
محل فرود آمدن او
-
مَحِلُّهَا
فرهنگ واژگان قرآن
محل فرود آمدن او
-
حِطَّةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
خداوندا گناهان ما را بريز- فرود آمدن - محدوديت
-
مَنَازِلَ
فرهنگ واژگان قرآن
منزلها - محلهاي فرود آمدن و نزول
-
فَقَعُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
پس بيفتيد - پس فرود آیید (در اصل "فوقعوا":(پس وقوع یابید) بوده که برای سهولت تلفظ به این شکل درآمده است و "وقوع"عبارت است از حدوث و پديد آمدن،اتفاق افتادن، قرار گرفتن و فرود آمدن که از میان این معانی در عبارت "فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِينَ" فرود آمدن و ا...
-
يُحْدِثُ
فرهنگ واژگان قرآن
حادث شود - پديد آيد ( حادث شدن : پديد آمدن حالتي جديد و نو )
-
زَهُوقاً
فرهنگ واژگان قرآن
هلاکت وبطلان(کلمه زهوق به معناي خروج به سختي ، و اصل آن بطوري که گفتهاند به معناي بيرون آمدن جان و مردن است )
-
مَا يُبْدِئُ
فرهنگ واژگان قرآن
به وجود نمی آورد - باعث بوجود آمدن (چیزی) برای اولین بار نمی گردد(منظور از عبارت "قُلْ جَاءَ ﭐلْحَقُّ ومَا يُبْدِئُ ﭐلْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ "این است که :بعد از آمدن حق ، باطل امر جديدي را اظهار نميکند ، و امر باطلي که قبلا اظهار کرده و باطل شده ، با...
-
زَهَقَ
فرهنگ واژگان قرآن
به سوي هلاکت (بيرون)رفت(کلمه زهوق به معناي خروج به سختي ، و اصل آن بطوري که گفتهاند به معناي بيرون آمدن جان و مردن است )
-
تَزْهَقَ
فرهنگ واژگان قرآن
به سوي هلاکت (بيرون)رود(کلمه زهوق به معناي خروج به سختي ، و اصل آن بطوري که گفتهاند به معناي بيرون آمدن جان و مردن است )
-
مُّفْرَطُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
پيشگامان ( فرط و يا افرط در اصل معنايش تقدم و جلو آمدن است و افراط به معناي اسراف و زيادهروي در آمدن است همچنانکه تفريط کوتاهي در آن است و فـَرَط آن کسي است که پيشاپيش کاروان به منزل ميرود تا آب و مسکن تهيه کند ، و وقتي گفته ميشود : افرطه معنايش اين...
-
مَکَّةَ
فرهنگ واژگان قرآن
مکه (شهری که مسجدالحرام و کعبه در آن قرار دارد و وطن رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) می باشد. این شهر پس از اقامت حضرت هاجر و اسماعیل علیهما السلام در کنار کعبه و پدید آمدن معجزه وار چشمه ی زمزم به تدرج شکل گرفته است)
-
نَزْلَةً
فرهنگ واژگان قرآن
يک دفعه نزول - يک بار پايين آمدن - نزولي خاص(وزن فعلة وزن مخصوص افاده نوع است و نزلة يعني نوع خاصي نزول ويا به معني يک بار انجام کاري است که در آن صورت به معني يک نزول مي شود)
-
لَا يَسَّمَّعُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
نمي توانند گوش فرا دهند - در وضعيت گوش دادن قرار نمي گيرند (کلمه يسّمّعون در اصل يتسمعون بوده و تسمع به معناي گوش دادن است از معاني باب تفعل صيرورت يا به حالتي در آمدن است )