کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بی شرمی و بی حیایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بِي
فرهنگ واژگان قرآن
به من
-
لَا تُشْمِتْ بِيَ ﭐلْأَعْدَاءَ
فرهنگ واژگان قرآن
مرا دشمن شاد نكن
-
جستوجو در متن
-
جَزُوعاً
فرهنگ واژگان قرآن
کسی که بسیار جزع و بی تابی می کند
-
حَاجَّ
فرهنگ واژگان قرآن
دلیل آورد - مجادله وستیز و گفتگوی بی منطق کرد
-
لَا تُخْزُونِ
فرهنگ واژگان قرآن
مرا خوار و بی مقدار نسازید - مرا شرمسار نکنید
-
جَازٍ
فرهنگ واژگان قرآن
بی نیاز کننده - کفایت کننده (کلمه جزاء به معناي بي نيازي و کفايت است )
-
يَقْذِفُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
می افکنند - پرتاب می کنند (عبارت "يَقْذِفُونَ بِـﭑلْغَيْبِ مِن مَّکَانٍ بَعِيدٍ" یعنی : ناآگاهانه و دور از معرفت و علم [درباره كلام حق به عنوان اينكه شعر، جادو، افسانه خرافى و دورغ ساختگى است] سخن پراكنى مىكردند. سخن گفتن بی اساس و ناشی از خیالات بی ...
-
يَجْمَحُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
شتابان وبدون توجه به راست و چپ و بی وقفه گذر می کردند (از کلمه جماح به معنی رد شدن و عبور کردن عابر به سرعت ، و بدون توجه به راست و چپ خود و بدون اينکه چيزي او را از حرکت باز بدارد )
-
بَسَرَ
فرهنگ واژگان قرآن
اظهار کراهت کرد - بی میلی و کراهتش را در چهره اش آشکار ساخت (مصدر بسور به معناي بيميلي و کراهت نمايان از چهره است .عبارت "عَبَسَ وَبَسَرَ" یعنی : چهره در هم کشید و اظهار کراهت نمود )
-
مَّنسِيّاً
فرهنگ واژگان قرآن
مورد فراموشی واقع شده ازروی بی اعتنایی (کلمه نسي - به فتحه و به کسره نون - بر وزن وتر و وتر ، به معناي هر چيز حقير و ناچيزي است که بايد فراموش شود ، و معناي عبارت "يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَـٰذَا وَکُنتُ نَسْياً مَّنسِيّاً "یعنی: اي کاش قبل از اين...
-
مُّغْنُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
بی نیاز کنندگان - برطرف کنندگان (کلمه مغنون جمع اسم فاعل از اغناء است ، و همانطور که گفته شد : به معناي افادهاي است که معناي دفع را هم متضمن باشد و به همين جهت با حرف عن متعدي شده )
-
تَذْهَلُ
فرهنگ واژگان قرآن
بی خبر می شود - از یاد می برد (از ذهول به معناي با دهشت از چيزي گذشتن و رفتن .درجمله "تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ "یعنی هول قیامت به حدی است که زنی که در حال شیر دادن می باشد بچه اش را از یاد می برد و فرار می کند)
-
مُّدْهِنُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
سهل انگاری کنندگان - بی اعتنایی کنندگان (جمع اسم فاعل از مصدر ادهان است ، و ادهان به معناي سهلانگاري است ، که البته در اصل به معناي روغن مالي به منظور نرم کردن چيزي بوده ، و به عنوان استعاره در سهلانگاري استعمال شده است ، و استفهام در آيه ی "أَفَبِهَ...
-
نُّکُرٍ
فرهنگ واژگان قرآن
ناآشنا - بی سابقه-بس دشوار و هولناک (کلمه نکر هم به معناي زيرکي است و هم به معناي امري دشوار است ، که اذهان آن را نميشناسد لذا به عمل زشت نیز چون نامأنوس با جامعه ی انسانی است منکر می گویند .عبارت "عَذَّبْنَاهَا عَذَاباً نُّکْراً "يعني خدا ايشان را ع...