کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بی سر و سامان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بِي
فرهنگ واژگان قرآن
به من
-
لَا تُشْمِتْ بِيَ ﭐلْأَعْدَاءَ
فرهنگ واژگان قرآن
مرا دشمن شاد نكن
-
جستوجو در متن
-
لِوَاذاً
فرهنگ واژگان قرآن
به گونه ای که پشت سر دیگری پنهان شوند (کلمه لواذا ، به معناي ملاوذه است ، و ملاوذه آن است که انساني به غير خود پناهنده شده و خود را پشت سر او پنهان کند )
-
ﭐتْرُکِ
فرهنگ واژگان قرآن
پشت سر بگذار-بگذار و برو-ترک کن
-
مَخْتُومٍ
فرهنگ واژگان قرآن
سر بسته ومهر و موم شده
-
لَا تَفْرَحْ
فرهنگ واژگان قرآن
خوشحال نباش (خوشحالي و سر مستي از ثروت دنيا)
-
لَا تَفْرَحُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
خوشحال نباشید (خوشحالي و سر مستي از ثروت دنيا)
-
غِلْظَةً
فرهنگ واژگان قرآن
غلظت - خشونت - سر سختي و شدت
-
غَرَاماً
فرهنگ واژگان قرآن
شدت و مصيبتي که دست از سر آدمي بر ندارد و همواره ملازم او باشد .
-
خَامِدُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
خاموش و بي حرکتها( از خمود است ، که به معناي سکون و خاموشي از سر و صدا و جنب و جوش است )
-
خَامِدِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
خاموش و بي حرکتها( از خمود است ، که به معناي سکون و خاموشي از سر و صدا و جنب و جوش است )
-
مُّقْمَحُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
سر بالا برده شده ها ( کلمه مقمحون اسم مفعول از ماده اقماح است و اقماح به معناي سر بلند کردن است . از اين کلمه برميآيد غلهايي که در اهل دوزخ به کار ميرود ، طوري است که بين سينه تا زير چانه آنان را پر ميکند ، به طوري که سرهايشان رو به بالا قرار ميگيرد ...
-
هَضِيمٌ
فرهنگ واژگان قرآن
به هم چسبيده - انبوه و با طراوت و لطيف (کلمه هضيم به معناي درختان تو در هم و سر بهم کشيده است)
-
عَصِيبٌ
فرهنگ واژگان قرآن
سخت و دشوار (کلمه عصيب بر وزن فعيل به معناي مفعول از ماده عصب است که به معناي شدت است و يوم عصيب آن روزي است که به وسيله هجوم بلا آنقدر شديد شده باشد که عقدههايش بازشدني نيست و شدايدش آن چنان سر در يکديگر کردهاند که مانند کلاف سر در گم از يکديگر جدا ...