کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بی دست و پایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بِي
فرهنگ واژگان قرآن
به من
-
لَا تُشْمِتْ بِيَ ﭐلْأَعْدَاءَ
فرهنگ واژگان قرآن
مرا دشمن شاد نكن
-
جستوجو در متن
-
کَفَّ أَيْدِيَهُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
دست آنها را نگه داشت-دست آنها را دفع کرد - دست آنها را کوتاه کرد (کلمه کف الايدي - دست نگه داشتن کنايه است از خود داري از جنگ ، چون قتلي که در کارزار اتفاق ميافتد به وسيله دست انجام ميشود.کلمه کف به معناي کف دست آدمي است که آن را باز و بسته ميکند ، و...
-
دُولَةً
فرهنگ واژگان قرآن
چيزي را گويند که در بين مردم متداول است و دست به دست ميگردد .
-
يُبَايِعْنَکَ
فرهنگ واژگان قرآن
آن زنان با تو بيعت کنند (وقتي ميگويند با کسي بيعت کرد يعني عهد کرد که تا حد توانش از او اطاعت کند و اين کلمه از ماده بيع (به معني دادن کالا و گرفتن بهاي آن است) و چون رسم عرب و همچنين در ايران اين بود که وقتي ميخواستند معامله را قطعي کنند ، به يکديگ...
-
يُبَايِعُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
بيعت مي کنند (وقتي ميگويند با کسي بيعت کرد يعني عهد کرد که تا حد توانش از او اطاعت کند و اين کلمه از ماده بيع (به معني دادن کالا و گرفتن بهاي آن است) و چون رسم عرب و همچنين در ايران اين بود که وقتي ميخواستند معامله را قطعي کنند ، به يکديگر دست ميداد...
-
يُبَايِعُونَکَ
فرهنگ واژگان قرآن
با تو بيعت مي کنند (وقتي ميگويند با کسي بيعت کرد يعني عهد کرد که تا حد توانش از او اطاعت کند و اين کلمه از ماده بيع (به معني دادن کالا و گرفتن بهاي آن است) و چون رسم عرب و همچنين در ايران اين بود که وقتي ميخواستند معامله را قطعي کنند ، به يکديگر دست...
-
وَکَزَهُ
فرهنگ واژگان قرآن
با تمامي كف دست به اوزد(کلمه وکز به معناي طعن و دفع و زدن با تمامي کف دست ميباشد )
-
أَبْکَاراً
فرهنگ واژگان قرآن
سالم و دست نخورده ها
-
بِکْرٌ
فرهنگ واژگان قرآن
سالم و دست نخورده
-
عَقَرَ
فرهنگ واژگان قرآن
دست وپا را قطع کرد - نحر نمود (عقر نخله به معناي بريدن آن از بيخ است ، و عقر ناقه به معناي نحر آن است ، و به معناي بريدن دست و پاي آن نيز آمده . )
-
عَقَرُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
دست وپا را قطع کردند - نحر نمودند (عقر نخله به معناي بريدن آن از بيخ است ، و عقر ناقه به معناي نحر آن است ، و به معناي بريدن دست و پاي آن نيز آمده . )
-
عَقَرُوهَا
فرهنگ واژگان قرآن
دست وپايش را قطع کردند - نحرش نمودند (عقر نخله به معناي بريدن آن از بيخ است ، و عقر ناقه به معناي نحر آن است ، و به معناي بريدن دست و پاي آن نيز آمده . )
-
شَّوَىٰ
فرهنگ واژگان قرآن
اطراف بدن از قبيل دست و پا و امثال آن