کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بی خود و بی جهت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بِي
فرهنگ واژگان قرآن
به من
-
لَا تُشْمِتْ بِيَ ﭐلْأَعْدَاءَ
فرهنگ واژگان قرآن
مرا دشمن شاد نكن
-
جستوجو در متن
-
نُشُوراً
فرهنگ واژگان قرآن
زنده کردن مردگان پس از مرگشان - از جهت پراکنده شدن - از جهت برخاستن و جنب و جوش مجدد(کلمه نشور و همچنين کلمه نشر به معناي احياي مردگان بعد از مردن است و یا در عبارت "وَجَعَلَ ﭐلنَّهَارَ نُشُوراً " به معنی "از جهت پراکنده شدن یا از جهت برخاستن و جنب و...
-
فُرَادَىٰ
فرهنگ واژگان قرآن
تك ها (جمع فرد و به معناي هر چيزي است که از يک جهت منفصل و جداي از غير خود باشد ، و در مقابل آن زوج قرار دارد که به معناي چيزي است که از يک جهت با غير خود اختلاط داشته باشد .)
-
فَرْداً
فرهنگ واژگان قرآن
تك ها ( فرد به معناي هر چيزي است که از يک جهت منفصل و جداي از غير خود باشد ، و در مقابل آن زوج قرار دارد که به معناي چيزي است که از يک جهت با غير خود اختلاط داشته باشد .)
-
مُزَّمِّلُ
فرهنگ واژگان قرآن
جامه به خود پيچيده - لفافه به خود پيچيده (در اصل متزمل بوده ، اسم فاعل از باب تفعل (تزمل) است ، و معنايش لفافه به خود پيچيده است . کسي که جامه يا چيزي به خود ميپيچد تا بخوابد يا مثلا سرما را دفع کند ، را مزمل ميگويند ، و از ظاهر اين جمله بر ميآيد در ...
-
لَا تُمَارِ
فرهنگ واژگان قرآن
بحث و مجادله نکن(از مرية که معنايش به پستان ماده شتر جهت دوشيدن شير دست کشيدن است و جدال را از اين روممارات خواندهاند که شخص مجادله کننده با کلام خود ميخواهد همه حرفهاي طرف خود را از او بدوشد و رد کند )
-
خَمْرِ
فرهنگ واژگان قرآن
هر مايع مست کننده - انگور( مايعي که اصلا به اين منظور درستش ميکنند ، و اصل در معنايش ستر ( پوشيدن ) است ، و اگر مسکر را خمر و پوشاننده خواندند ، بدين جهت است که عقل را ميپوشاند ، و نميگذارد ميان خوب و بد و خير و شر را تميز دهد ، روپوش را هم که زنان ب...
-
يَشَإِ
فرهنگ واژگان قرآن
که بخواهد (جزمش به دليل شرط واقع شدن براي جمله بعد از خود و حرکت آخرش از جهت تقارن با حرف ساکن يا تشديد دار کلمه بعد مي باشد)
-
لَا يَسْبِتُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
روزهاي غير شنبه ي آنها - روزي كه در شنبه نيستند(کلمه سبت در اصل به معناي قطع است ، و از همين جهت به قطع سير ، ميگويند سبت السير ، و نيز سبت الشعر ، تراشيدن مو است ، و سبت الانف ، بريدن بيني از ته است بعضي گفتهاند : خداي تعالي روز شنبه را بدين جهت سبت...
-
يُمَارُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
با پا فشاری بحث و مجادله می کنند(از مرية که معنايش به پستان ماده شتر جهت دوشيدن شير دست کشيدن است و جدال را از اين روممارات خواندهاند که شخص مجادله کننده با کلام خود ميخواهد همه حرفهاي طرف خود را از او بدوشد و رد کند . کلمه يمارون مضارع از مصدر مما...
-
سُوءٍ
فرهنگ واژگان قرآن
بدي (از"سوء" به معني حادثه و يا عملي که زشتي و بدي را با خود همراه دارد ، و به همين جهت اي بسا که لفظ آن بر امور و مصائبي که آدمي را بد حال ميکند نيزاطلاق ميشود ، نظير آيه : و ما اصابک من سيئة فمن نفسک هيچ مصيبتي بتو نميرسد مگر از ناحيه خودت )
-
سَّوْءِ
فرهنگ واژگان قرآن
بد( حادثه و يا عملي که زشتي و بدي را با خود همراه دارد ، و به همين جهت اي بسا که لفظ آن بر امور و مصائبي که آدمي را بد حال ميکند نيزاطلاق ميشود ، نظير آيه : و ما اصابک من سيئة فمن نفسک هيچ مصيبتي بتو نميرسد مگر از ناحيه خودت )
-
سَّيِّئُ
فرهنگ واژگان قرآن
عمل زشت - بدي - گناه(از"سوء" به معني حادثه و يا عملي که زشتي و بدي را با خود همراه دارد ، و به همين جهت اي بسا که لفظ آن بر امور و مصائبي که آدمي را بد حال ميکند نيزاطلاق ميشود ، نظير آيه : و ما اصابک من سيئة فمن نفسک هيچ مصيبتي بتو نميرسد مگر از ناح...