کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیرون انداختن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
جُفَاءً
فرهنگ واژگان قرآن
انداختن (یذهب جفاء : به حالت متلاشی شدن از بین می رود)
-
نُبِذَ
فرهنگ واژگان قرآن
دور انداخته شد - انداخته شد(کلمه نبذ به معناي دور انداختن چيزي است)
-
فِصَالُهُ
فرهنگ واژگان قرآن
از شير جدا شدنش شير ندادن به او- فاصله انداختن بين او و شير خوردنش
-
نَبَذْتُهَا
فرهنگ واژگان قرآن
آن را انداختم - آن را ریختم - آن را افکندم(کلمه نبذ به معناي دور انداختن چيزي است)
-
فِصَالاًَ
فرهنگ واژگان قرآن
از شير جدا شدن و شير ندادن به بچه - فاصله انداختن بين طفل و شير خوردن
-
يُنبَذَنَّ
فرهنگ واژگان قرآن
حتماَ پرت می شود - حتماً انداخته می شود (نبذ به معناي پرت کردن و دور انداختن چيزي است )
-
ﭐقْذِفِيهِ
فرهنگ واژگان قرآن
بگذار در آن (کلمه قذف به معناي نهادن و يا انداختن است در عبارت " أَنِ ﭐقْذِفِيهِ فِي ﭐلتَّابُوتِ فَـﭑقْذِفِيهِ فِي ﭐلْيَمِّ "قذف اول به معناي نهادن ، و قذف دوم به معناي انداختن است ، و معنا اين است که او را در صندوق بگذار و به دريا بينداز شايد هم از...
-
يُصَوِّرُکُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
شکل مي بخشد - صورتگري مي کند - تصوير مي کند (کلمه تصوير به معناي انداختن عکس چيزي يا کسي است ، ولي کلمه صورت اعم از آنست و شامل تمامي چيزهاي سايهدار و بي سايه ميشود )
-
نَبَذَ
فرهنگ واژگان قرآن
دور انداخت -پشت سر انداخت (نبذ طرح و دور انداختن چيزي است ، و اين کلمه مثلي است که در مورد ترک و بي اعتنائي استعمال ميشود ، همچنانکه در مقابل آن يعني در مورد اعتناي به امري و گرفتن و ملازمت آن جمله نصب العين را به عنوان مثال استعمال ميکنند)
-
نَبَذْنَاهُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
آنان را افکنديم - آنان را ريختيم (نبذ طرح و دور انداختن چيزي است ، و اين کلمه مثلي است که در مورد ترک و بي اعتنائي استعمال ميشود ، همچنانکه در مقابل آن يعني در مورد اعتناي به امري و گرفتن و ملازمت آن جمله نصب العين را به عنوان مثال استعمال ميکنند)
-
نَبَذُوهُ
فرهنگ واژگان قرآن
آن را دور انداختند -آن را پشت سر انداختند (نبذ طرح و دور انداختن چيزي است ، و اين کلمه مثلي است که در مورد ترک و بي اعتنائي استعمال ميشود ، همچنانکه در مقابل آن يعني در مورد اعتناي به امري و گرفتن و ملازمت آن جمله نصب العين را به عنوان مثال استعمال م...
-
نَّبَذَهُ
فرهنگ واژگان قرآن
آن را دور انداخت - آن را پشت سر انداخت (نبذ طرح و دور انداختن چيزي است ، و اين کلمه مثلي است که در مورد ترک و بي اعتنائي استعمال ميشود ، همچنانکه در مقابل آن يعني در مورد اعتناي به امري و گرفتن و ملازمت آن جمله نصب العين را به عنوان مثال استعمال ميکن...
-
أَرْجِهْ
فرهنگ واژگان قرآن
اورا نگهدار- اورا مهلت بده(از ماده ارجاء به معناي تاخير انداختن است. در عبارت "قَالُواْ أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَأَرْسِلْ فِي ﭐلْمَدَائِنِ حَاشِرِينَ" منظور این است که :موسي و برادرش را مهلت بده و درباره آنان به سياست و شکنجه ، عجله و شتاب مکن و بفرست سا...
-
رَمَىٰ
فرهنگ واژگان قرآن
تير انداخت (رمي به معناي انداختن تير به طرف دشمن ، و يا به طرف شکار است . اصطلاحاً به تهمت زدن هم اطلاق مي شود مثلاً در عبارت "إِنَّ ﭐلَّذِينَ يَرْمُونَ ﭐلْمُحْصَنَاتِ "مثل اينکه تهمت زننده که بي گناهي را متهم ميکند ، مانند کسي ميماند که شخصي را بدون...
-
رَمَيْتَ
فرهنگ واژگان قرآن
تير انداختي (رمي به معناي انداختن تير به طرف دشمن ، و يا به طرف شکار است . اصطلاحاً به تهمت زدن هم اطلاق مي شود مثل اينکه تهمت زننده که بي گناهي را متهم ميکند ، مانند کسي ميماند که شخصي را بدون اطلاع ترور کند و به نامردي از پاي در آورد )