کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
به هم زد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بِهِ
فرهنگ واژگان قرآن
به آن - به او
-
أَذَاعُواْ بِهِ
فرهنگ واژگان قرآن
منتشرش سازند
-
تَهْوِي بِهِ
فرهنگ واژگان قرآن
اورا پایین بیندازد
-
تَمْشُونَ بِهِ
فرهنگ واژگان قرآن
بوسيله آن راه سپاريد
-
ذُکِّرُواْ بِهِ
فرهنگ واژگان قرآن
به آن تذکر داده شدند
-
کُلِّمَ بِهِ
فرهنگ واژگان قرآن
بوسيله آن سخن گفته شد
-
يَأْتِيَنِي بِهِ
فرهنگ واژگان قرآن
که برايم بياورد
-
ﭐشْتَدَّتْ بِهِ ﭐلرِّيحُ
فرهنگ واژگان قرآن
باد به شدت بر آن بوزد
-
مَا تَنَزَّلَتْ بِهِ
فرهنگ واژگان قرآن
آن را نازل نکرده
-
جستوجو در متن
-
شَعَائِرَ
فرهنگ واژگان قرآن
علامتها (منظور از شعائر الهي يا ديني آنچه از دين است که مشخصه و علامت دينداري است .جمع شعيره به معناي علامت است و مشعر را هم به همين جهت مشعر گفتهاند ، و نيز وقتي ميگويند :فلاني أشعر الهدي ، فلاني هدي ( قرباني ) را اشعار کرد به معناي اين است که آن...
-
قَضَى
فرهنگ واژگان قرآن
حکم کرد - به پايان رسانيد (کلمه قضاء به معناي حکم است ، و اگر با حرف علي متعدي شود مثل عبارت"فَوَکَزَهُ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَيْهِ " کنايه از اين است که با مردنش از کارش فارغ شد و معناي جمله اين است که : موسي (عليهالسلام) آن دشمن را با تمام کف دست و ...
-
قَضَىٰ عَلَيْهَا
فرهنگ واژگان قرآن
کارش تمام شد - مُرد(کلمه قضاء به معناي حکم است ، و اگر با حرف علي متعدي شود مثل عبارت"فَوَکَزَهُ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَيْهِ " کنايه از اين است که با مردنش از کارش فارغ شد و معناي جمله اين است که : موسي (عليهالسلام) آن دشمن را با تمام کف دست و مشت زد ...
-
مُّسَوَّمَةً
فرهنگ واژگان قرآن
نشاندار- چهار پايي كه آزادانه در مراتع مي چرد ونيازي به اينكه براي علوفه بريزند، ندارد(کلمه مسومه که از ماده(س،و،م) گرفته شده ، به معناي چريدن حيوان است ، گفته ميشود : سامت الأبل يعني شتر براه افتاده تا برود و در صحرا بچرد ، و اين گونه حيوانات را که ...