کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بهداشت دهان و دندان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
خِتَامُهُ
فرهنگ واژگان قرآن
مهرو مومش - پايانش (درمورد خوردني ونوشيدني آخرين طعمي که از آن در دهان باقي مي ماند )(کلمه ختام به معناي وسيله مهر زدن است و در عبارت "خِتَامُهُ مِسْکٌ " ميفرمايد وسيله مهر زدن بر آن رحيق (شراب صاف و بدون ناخالصي) بجاي گل و لاک و امثال آن - که در دني...
-
نَفَخَ
فرهنگ واژگان قرآن
دميد(نفخ به معناي دميدن هوا در داخل جسمي است بوسيله دهان يا وسيلهاي ديگر - اين معناي لغوي نفخ است ، ولي آن را بطور کنايه در تاثير گذاشتن در چيزي و يا القاء امر غير محسوسي در آن چيز استعمال ميکنند )
-
نُفِخَ
فرهنگ واژگان قرآن
دمیده شد (نفخ به معناي دميدن هوا در داخل جسمي است بوسيله دهان يا وسيلهاي ديگر - اين معناي لغوي نفخ است ، ولي آن را بطور کنايه در تاثير گذاشتن در چيزي و يا القاء امر غير محسوسي در آن چيز استعمال ميکنند )
-
نَفَخْتُ
فرهنگ واژگان قرآن
دميدم(نفخ به معناي دميدن هوا در داخل جسمي است بوسيله دهان يا وسيلهاي ديگر - اين معناي لغوي نفخ است ، ولي آن را بطور کنايه در تاثير گذاشتن در چيزي و يا القاء امر غير محسوسي در آن چيز استعمال ميکنند )
-
نَفْخَةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
دميدن(نفخ به معناي دميدن هوا در داخل جسمي است بوسيله دهان يا وسيلهاي ديگر - اين معناي لغوي نفخ است ، ولي آن را بطور کنايه در تاثير گذاشتن در چيزي و يا القاء امر غير محسوسي در آن چيز استعمال ميکنند )
-
نَفَخْنَا
فرهنگ واژگان قرآن
دميديم(نفخ به معناي دميدن هوا در داخل جسمي است بوسيله دهان يا وسيلهاي ديگر - اين معناي لغوي نفخ است ، ولي آن را بطور کنايه در تاثير گذاشتن در چيزي و يا القاء امر غير محسوسي در آن چيز استعمال ميکنند )
-
يُنفَخُ
فرهنگ واژگان قرآن
دميده می شود (نفخ به معناي دميدن هوا در داخل جسمي است بوسيله دهان يا وسيلهاي ديگر - اين معناي لغوي نفخ است ، ولي آن را بطور کنايه در تاثير گذاشتن در چيزي و يا القاء امر غير محسوسي در آن چيز استعمال ميکنند )
-
أَذَقْنَا
فرهنگ واژگان قرآن
بچشانيم (کلمه ذوق - که فعل اذقنا از آن گرفته شده - به معناي آن است که چيزي را براي اينکه بفهمي چه طعمي دارد در دهان بگذاري . و اگر خداي سبحان درعبارت "وَلَئِنْ أَذَقْنَا ﭐلْإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَؤُوسٌ کَفُورٌ...
-
ﭐغْتَرَفَ
فرهنگ واژگان قرآن
برداشت - گرفت و بلند کرد(کلمه اغتراف و کلمه غرف به معناي آن است که چيزي را بلند کني و بگيري ، مثلا ميگويند : فلان غرف الماء و يا ميگويند : فلان اغترف الماء ، يعني فلاني آب را بلند کرد تا بنوشد . و اغتراف يک غرفه از آب کنايه از يک مشت آب برداشتن است ...
-
غُرْفَةً
فرهنگ واژگان قرآن
يک بار بلند کردن (کلمه اغتراف و کلمه غرف به معناي آن است که چيزي را بلند کني و بگيري ، مثلا ميگويند : فلان غرف الماء و يا ميگويند : فلان اغترف الماء ، يعني فلاني آب را بلند کرد تا بنوشد . و اغتراف يک غرفه از آب کنايه از يک مشت آب برداشتن است ود رعبا...
-
يَلْهَث
فرهنگ واژگان قرآن
زبان از كام بيرون مىآورد (کلمه لهث وقتي در سگ استعمال ميشود به معناي بيرون آوردن و حرکت دادن زبان از عطش است .خداوند متعال وضعیت بلعم باعورا را که اسم اعظم می دانست و به واسطه آن مستجاب الدعوه بود ولی به دلیل تمایلش به فرعون عاقبت به گمراهی و شقاوت ر...