کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بقا و عز و ناز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ذَا ﭐلْکِفْلِ
فرهنگ واژگان قرآن
نام يکي از پيامبران الهي عليهم السلام (در روايتي از امام جواد آمده است :خداي عز و جل صد و بيست و چهار هزار پيغمبر فرستاد که سيصد و سيزده نفر آنان مرسل بودند(بقيه دين وشريعت ديگر پيامبران را تبليغ مي کردند) ، و ذو الکفل يکي از آن مرسلين است که بعد از ...
-
عُرُباً
فرهنگ واژگان قرآن
جمع عروب است ، و عروب به معناي زني است که به شوهرش عشق ميورزد ، و يا حداقل او را دوست بدارد و در برابرش ناز و کرشمه داشته باشد
-
قَاصِرَاتُ
فرهنگ واژگان قرآن
کوتاه کننده ها (عبارت "قَاصِرَاتُ ﭐلطَّرْفِ "کنايه است ازهمسراني که به شوهران خود راضي و قانعند ، و چشم به ديگري ندارند يا همسراني پر ناز و کرشمه)
-
مَوْتُ
فرهنگ واژگان قرآن
مرگ - مردن (کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غير احياء)
-
مَوْتَةَ
فرهنگ واژگان قرآن
مرگ - مردن (کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غير احياء)
-
مَوْتَتَنَا
فرهنگ واژگان قرآن
مرگ ما- مردن ما(کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غير احياء)
-
مَوْتِکُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
مرگتان - مردنتان(کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غير احياء)
-
مُوتُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
بمیرید(کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غير احياء)
-
مَوْتِهِ
فرهنگ واژگان قرآن
مردنش(کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غير احياء)
-
مَوْتِهَا
فرهنگ واژگان قرآن
مردنش(کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غير احياء)
-
مَوْتَىٰ
فرهنگ واژگان قرآن
مردگان(کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غير احياء)
-
مَيْتَةَ
فرهنگ واژگان قرآن
مرده (کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غير احياء)
-
مُبَوَّأَ
فرهنگ واژگان قرآن
جايگاه - مسكن (عبارت " مُبَوَّأَ صِدْقٍ "يعني خداي سبحان بني اسرائيل را در مسکني سکني داد که در آن ، آنچه انسان از مسکن انتظار دارد موجود بوده است . يعني هم آب و هواي خوبي داشت وهم سرزمينش پر از برکات و داراي وفور نعمت بودو آن مسکن عبارت بود از نوا...
-
طَّرْفِ
فرهنگ واژگان قرآن
نگاه و چشم برگرداندن - جانب (قاصرات الطرف کنايه است از اين که : نگاه کردن آنان با کرشمه و ناز است و بعضي از مفسرين گفتهاند : حوريان فقط به همسران خود نگاه ميکنند ، و آن قدر ايشان را دوست ميدارند که نظر از ايشان به ديگر سو ، نميگردانند و منظور از "يَن...
-
أَحَدٍ
فرهنگ واژگان قرآن
يکي- يكتا (کلمه احد صفتي است که از ماده وحدت گرفته شده ، همچنان که کلمه واحد نيز وصفي از اين ماده است ،ولي بين احد و واحد فرق است ، "احد" آن يكي است كه دومي ندارد چه در ذهن و چه در خارج از ذهن يعني عقلاً دومي براي آن متصور نيست به خلاف کلمه واحد كه ي...