کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بسته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
أَفْتَرَىٰ
فرهنگ واژگان قرآن
آيا دروغ بسته
-
عَهِدَ
فرهنگ واژگان قرآن
عهد بسته
-
غُلَّتْ
فرهنگ واژگان قرآن
بسته باد
-
مَخْتُومٍ
فرهنگ واژگان قرآن
سر بسته ومهر و موم شده
-
عَلَقَةٍ
فرهنگ واژگان قرآن
قطعهاي خون خشکيده و بسته شده
-
يُحَاطَ بِکُم
فرهنگ واژگان قرآن
احاطه شديد (همه راهها به رويتان بسته شد)
-
عَلَقٍ
فرهنگ واژگان قرآن
خون بسته شده ( اولين حالتي که مني در رحم به خود ميگيرد )
-
مُّفْتَرًى
فرهنگ واژگان قرآن
افتراء بسته شده - به دروغ نسبت داده شده (افتراء : کاري را به غير کننده اش نسبت دادن)
-
مُفْتَرَيَاتٍ
فرهنگ واژگان قرآن
افتراء بسته شده ها - به دروغ نسبت داده شده ها (افتراء : کاري را به غير کننده اش نسبت دادن)
-
صَرَّةٍ
فرهنگ واژگان قرآن
فرياد شديد - جماعت (از صريربه معني دروازه گرفته شده ، که هنگام باز و بسته شدن صدا ميکند )
-
رِّبَاطِ
فرهنگ واژگان قرآن
بسته شده (رباط مبالغه در ربط است ، و ربط همان عقد يا گره است ، با اين تفاوت که ربط سستتر از عقد و عقد محکمتر از ربط است و رباط از ربط رساتر است در عبارت "رِّبَاطِ ﭐلْخَيْلِ " منظور اسبهاي بسته شده و آماده براي کارزار است يا اسبهاي ورزيده )
-
مُّؤْصَدَةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
سرپوشیده - سر بسته (عبارت "إِنَّهَا عَلَيْهِم مُّؤْصَدَةٌ"يعني آتش بر آنان منطبق است ، به اين معنا که از آنان احدي بيرون آتش نميماند ، و از داخل آن نجات نمييابد )
-
صَوَافَّ
فرهنگ واژگان قرآن
صواف جمع صافة است و معناي صافه بودن شتر قبل از نحراين است که ايستاده باشد دستها و پاهايش برابر هم و دستهايش بسته باشد .
-
لَا يَکُفُّونَ
فرهنگ واژگان قرآن
دفع نمی کنند (کلمه کف به معناي کف دست آدمي است که آن را باز و بسته ميکند ، و معناي کففته اين است که من او را با کف دست زدم و دفع کردم ، و بهمين مناسبت متعارف شده که اين کلمه را در معناي دفع هر چند که با کف دست صورت نگيرد استعمال شود ، حتي شخص کور را ...
-
کَفَفْتُ
فرهنگ واژگان قرآن
دفع کردم(کلمه کف به معناي کف دست آدمي است که آن را باز و بسته ميکند ، و معناي کففته اين است که من او را با کف دست زدم و دفع کردم ، و بهمين مناسبت متعارف شده که اين کلمه را در معناي دفع هر چند که با کف دست صورت نگيرد استعمال شود ، حتي شخص کور را هم بخ...