کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بزرگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
کِبَرَ
فرهنگ واژگان قرآن
بزرگي - کهولت و پيري
-
صَاعِقَةُ
فرهنگ واژگان قرآن
صاعقه - جرقه بزرگي که از آسمان به زمين برخورد مي کند
-
صَّوَاعِقِ
فرهنگ واژگان قرآن
صاعقه ها(صاعقه : جرقه بزرگي که از آسمان به زمين برخورد مي کند )
-
مُتَکَبِّر
فرهنگ واژگان قرآن
کسي که با جامه کبريائي خود را بنماياند - آنكه خود را برتر از ديگران بداند (اين صفت تنها در مورد خداوند صفت نيکويي است چون جامه بزرگي تنها برازنده اوست)
-
مُتَکَبِّرِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
کساني که با جامه کبريائي خود را بنمايانند - آنانكه خود را برتر از ديگران بداند (صفت متكبر تنها در مورد خداوند صفت نيکويي است چون جامه بزرگي تنها برازنده اوست)
-
کِبْرِيَاءُ
فرهنگ واژگان قرآن
بزرگي بسيار-سرخم نياوردن در برابر هيچ کس(مبالغه در کبر را ميرساند و در عظمتهاي غير حسي استعمال ميشود ، که برگشت آن به کمال وجود و غير متناهي بودن کمال او است )
-
سَيِّداً
فرهنگ واژگان قرآن
آقا - مالک بزرگي که تدبير امور شهر و سواد اعظم (سياهي جمعيت) يعني جمعيت بسياري را عهده دار باشد
-
سَادَتَنَا
فرهنگ واژگان قرآن
فرمانروايان ما (کلمه سادة جمع سيد ( آقا ) است ، و کلمه سيد به معناي مالک بزرگي است که تدبير امور شهر و سواد اعظم (سياهي جمعيت) يعني جمعيت بسياري را عهده دار باشد )
-
عَظِيمٌ
فرهنگ واژگان قرآن
بزرگ (اين کلمه از عظم به معني استخوان گرفته شده چون معيار در بزرگي جثه هر کسي درشتي استخوانهاي او است آنگاه هر چيز بزرگ و درشتي را هم به عنوان استعاره عظيم خواندند ، و بعد از کثرت استعمال معناي اصلي کلمه شده است)
-
مُتَکَبِّرٍ
فرهنگ واژگان قرآن
متکبر آن کسي است که با جامه کبريائي خود را بنماياند ( كبرياء به معني بزرگي بسيارو سرخم نياوردن در برابر هيچ كس است و مبالغه در کبر را ميرساند و در عظمتهاي غير حسي استعمال ميشود ، که برگشت آن به کمال وجود و غير متناهي بودن کمال است لذا صفت متكبر تنه...
-
لَا يَسْتَکْبِرُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
تکبر نميورزند (متکبر آن کسي است که با جامه کبريائي خود را بنماياند و كبرياء به معني بزرگي بسيارو سرخم نياوردن در برابر هيچ كس است و مبالغه در کبر را ميرساند و در عظمتهاي غير حسي استعمال ميشود ، که برگشت آن به کمال وجود و غير متناهي بودن کمال او است ...
-
يَسْتَکْبِرْ
فرهنگ واژگان قرآن
تكبّر ورزد (متکبر آن کسي است که با جامه کبريائي خود را بنماياند كبرياء به معني بزرگي بسيارو سرخم نياوردن در برابر هيچ كس است و مبالغه در کبر را ميرساند و در عظمتهاي غير حسي استعمال ميشود ، که برگشت آن به کمال وجود و غير متناهي بودن کمال است لذا صف...
-
يَسْتَکْبِرُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
تكبّر مي ورزند (متکبر آن کسي است که با جامه کبريائي خود را بنماياند كبرياء به معني بزرگي بسيارو سرخم نياوردن در برابر هيچ كس است و مبالغه در کبر را ميرساند و در عظمتهاي غير حسي استعمال ميشود ، که برگشت آن به کمال وجود و غير متناهي بودن کمال است لذ...
-
يَتَکَبَّرُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
تکبر مي کنند (تکبر نماياندن خود با جامه کبريائي و کبرياء به معني بزرگي بسيارو سرخم نياوردن در برابر هيچ کس است و مبالغه در کبر را ميرساند و در عظمتهاي غير حسي استعمال ميشود ، که برگشت آن به کمال وجود و غير متناهي بودن کمال است لذا صفت متکبر تنها برا...
-
ﭐلْيَوْمَ
فرهنگ واژگان قرآن
امروز- اکنون - در این زمان (يوم به معناي مقدار قابل ملاحظه از زمان است ، که حادثهاي از حوادث را در بر گرفته باشد ، و به همين جهت کوتاهي و بلندي اين زمان بر حسب اختلاف حوادث مختلف ميشود ، هر چند که استعمالش در مدت زمان بين طلوع و غروب خورشيد شايع شده ...