کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بر هم زدن اوضاع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بِرَّ
فرهنگ واژگان قرآن
نيکي -باز بودن دست و پاي آدمي در کار خير(کلمه بر به معناي باز بودن دست و پاي آدمي در کار خير ميباشد ، دراصل با کلمه "بَرّ" به معناي خشکي يکي است و چون اولين تصوري که از خشکيها و بيابانها به ذهن ميرسد ، وسعت و فراخناي آن است . لذا کلمه "بِرّ " را از آ...
-
بَرِّ
فرهنگ واژگان قرآن
خشکي
-
جستوجو در متن
-
رَمَىٰ
فرهنگ واژگان قرآن
تير انداخت (رمي به معناي انداختن تير به طرف دشمن ، و يا به طرف شکار است . اصطلاحاً به تهمت زدن هم اطلاق مي شود مثلاً در عبارت "إِنَّ ﭐلَّذِينَ يَرْمُونَ ﭐلْمُحْصَنَاتِ "مثل اينکه تهمت زننده که بي گناهي را متهم ميکند ، مانند کسي ميماند که شخصي را بدون...
-
رَمَيْتَ
فرهنگ واژگان قرآن
تير انداختي (رمي به معناي انداختن تير به طرف دشمن ، و يا به طرف شکار است . اصطلاحاً به تهمت زدن هم اطلاق مي شود مثل اينکه تهمت زننده که بي گناهي را متهم ميکند ، مانند کسي ميماند که شخصي را بدون اطلاع ترور کند و به نامردي از پاي در آورد )
-
يَرْمُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
تهمت می زنند (رمي به معناي انداختن تير به طرف دشمن ، و يا به طرف شکار است . اصطلاحاً به تهمت زدن هم اطلاق مي شود چون تهمت زننده که بي گناهي را متهم ميکند ، مانند کسي ميماند که شخصي را بدون اطلاع با تیر بزند و به نامردي از پاي در آورد .)
-
يَرْمِ
فرهنگ واژگان قرآن
تهمت بزند (رمي به معناي انداختن تير به طرف دشمن ، و يا به طرف شکار است . اصطلاحاً به تهمت زدن هم اطلاق مي شود چون تهمت زننده که بي گناهي را متهم ميکند ، مانند کسي ميماند که شخصي را بدون اطلاع با تیر بزند و به نامردي از پاي در آورد .جزمش به دليل جواب ...
-
صَّفْحَ
فرهنگ واژگان قرآن
گذشت کردن - ناديده گرفتن- صفحه (در معناي "صفح "روي خوش نشان دادن نيز مستتر است. پس معناي صفحت عنه اين است که علاوه بر اينکه او را عفو کردم روي خوش هم به او نشان دادم ، و يا اين است که من صفحه روي او را ديدم در حالي که به روي خود نياوردم ، و يا اين اس...
-
لَحْنِ ﭐلْقَوْلِ
فرهنگ واژگان قرآن
شیوه گفتار(کلمه لحن بيشتر به معناي آن است که کلام را از سنتهاي جارياش برگرداني ، يا اعراب آن را نگويي و يا نقطهها و کلمات آن را جابجا کني ، و اين عمل ناپسندي است ، و گاهي هم در سربسته حرف زدن و بطور فحوي و کنايه سخن گفتن استعمال ميشود ، که اين قسم اس...
-
يَفْجُرَ
فرهنگ واژگان قرآن
که باز کند - که بشکافد (عبارت "بَلْ يُرِيدُ ﭐلْإِنسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ" يعني : "[نه اينكه به گمان او قيامتى در كار نباشد] بلكه انسان مىخواهد [با دست و پا زدن در شك و ترديد] فرارويش را [ازاعتقاد به قيامت كه بازدارندهاى قوى است] باز كند [تا براى...
-
َمَا رَمَيْتَ
فرهنگ واژگان قرآن
پرتاب نکردی - نیفکندی - تیر نینداختی(رمي به معناي انداختن تير به طرف دشمن ، و يا به طرف شکار است . اصطلاحاً به تهمت زدن هم اطلاق مي شود مثلاً در عبارت "إِنَّ ﭐلَّذِينَ يَرْمُونَ ﭐلْمُحْصَنَاتِ "مثل اينکه تهمت زننده که بي گناهي را متهم ميکند ، مانند ک...
-
يُزْلِقُونَکَ
فرهنگ واژگان قرآن
تورا بلغزانند - تورا بيندازند - تو را بکشند (کلمه زلق به معناي زلل و لغزش است ، و ازلاق به معناي ازلال ، يعني صرع است ، و کنايه است از کشتن و هلاک کردن . و معناي عبارت "وَإِن يَکَادُ ﭐلَّذِينَ کَفَرُواْ لَيُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا...
-
عَرَّضْتُم
فرهنگ واژگان قرآن
غيرمستقيم گفتيد- دربسته گفتيد (کلمه تعريض که مصدر باب تفعيل است ، و فعل عرضتم که از آن مشتق شده به معناي گرداندن وجهه کلام به سويي است که شنونده ، مقصود گوينده را بفهمد ، و گوينده به مقصود خود تصريح نکرده باشد ، که به زبان فارسي آن را طعنه زدن و گوشه...