کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بدو زبان نوشته شده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بَدْوِ
فرهنگ واژگان قرآن
باديه - صحرا (در اصل به معني ظهور است و چون در صحرا مانع براي ديد کم است به آن نيز اطلاق مي گردد)
-
جستوجو در متن
-
مَّسْطُورٍ
فرهنگ واژگان قرآن
نگاشته شده- نوشته شده
-
مَکْتُوباً
فرهنگ واژگان قرآن
نوشته شده
-
مُسْتَطَرٌ
فرهنگ واژگان قرآن
نوشته شده
-
مَّرْقُومٌ
فرهنگ واژگان قرآن
نوشته شده ("کِتَابٌ مَّرْقُومٌ " يعني قضا و سرنوشتي حتمي .کلمه مرقوم از ماده رقم است ، به معناي خط درشت است و بعضي گفتهاند به معناي نقطهگذاري هر نوشته است كه ابهام را از آن نوشته رفع مي كند لذا "کِتَابٌ مَّرْقُومٌ " به اين معنا خواهد بود که آنچه براي...
-
صُّحُفِ
فرهنگ واژگان قرآن
کتابها - نامه ها (جمع صحيفه به معناي هر چيزي که در آن مطلبي نوشته شده باشد، همچنين کتاب چه ورقه و کاغذي باشد و يابه شکل ديگر )
-
سِّجِلِّ
فرهنگ واژگان قرآن
طومار ("سجل" سنگي است که در قديم بر آن مينوشتند ، ولي بعداًبه هر چيزي که بشود روي آن نوشت سجل گفته شده لذا در عبارت "کطي السجل للکتب" يعني مثل پيچيدن چيزي که در آن چيزي نوشته شده باشد تا محفوظ بماند )
-
يَسْطُرُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
مي نويسند ( سَطْر يا سَطـَر به معناي صفي از کلمات نوشته شده ، و يا از درختان کاشته شده ، و يا از مردمي ايستاده است و وقتي گفته ميشود : سطر فلان معنايش اين است که فلاني سطر سطر نوشت)
-
جَهَنَّمُ
فرهنگ واژگان قرآن
جهنّم - دوزخ (اسمي است از اسماي آتش آخرت . بعضي گفتهاند اين لفظ از قول عرب که به چاه بسيار عميق جهنام ميگويد اخذ شده . بعضي ديگر گفتهاند که اين کلمه لغتي است فارسي که در زبان عربي شايع شده است . )
-
مَمْنُونٍ
فرهنگ واژگان قرآن
قطع شده - منّت گذاشته شده (کلمه ممنون از ماده "من "، به معناي قطع و اسم مفعول آن است البته بايد توجه داشت از طرفي کلمه ممنون اسم مفعول از منت نيزمي باشد و منت به معناي آن است که نعمتي را که به کسي دادهاي با زبان خود آن را بــــــر آن شخص سنگين سازي ....
-
لَوْحٍ
فرهنگ واژگان قرآن
آن صفحهاي که براي نوشتن تهيه شده ( از اين جهت آن را لوح ميخوانند که آن نوشته را ظاهر ميسازد ، مانند لاح ، يلوح که به معناي ظاهر شدن است ، مثلا ميگويند : لاح البرق يعني برق ظاهر گرديد . )
-
سِجِّيلٍ
فرهنگ واژگان قرآن
کلوخ - سنگ گِل(برخي گفته اند اصلش از سجين به معني آتش است و برخي ديگر گفته اندهمان "سنگ گِل " فارسي بوده که بعدها عربي شده است . بعضي ديگر گفتهاند : اين کلمه از سجل گرفته شده که به معناي کتاب است ، گويا که در آن سنگريزهها چيزي نوشته شده که مستلزم ع...
-
عُزَيْرٌ
فرهنگ واژگان قرآن
عزير که يهود او را به زبان عبري عزرا ميخواند، همچنانکه نام يسوع وقتي از عبري به عربي وارد شده به صورت کلمه عيسي درآمده ، و بطوري که ميگويند کلمه يوحنا ي عبري در عربي يحيي شده است . و اين عزرا همان کسي است که دين يهود را تجديد نمود ، بخت النصر مردان ي...
-
رَّقِيمِ
فرهنگ واژگان قرآن
نوشته شده (از رقم است که هم به معناي نوشتن است و هم به معناي خط . پس رقيم در واقع به معناي مرقوم است ، چون در موارد بسياري وزن فعيل به معناي مفعول ميآيد ، مانند جريح که به معناي مجروح و قتيل که به معناي مقتول است . و از ظاهر سياق اين داستان بر ميآيد...