کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بالا رفت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ذَهَبَ
فرهنگ واژگان قرآن
رفت
-
ذَهَبَ
فرهنگ واژگان قرآن
رفت
-
هَلَکَ
فرهنگ واژگان قرآن
ازدنیا رفت - مُرد
-
مُتَقَلَّبَکُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
انتقال شما از حالي به حالي - محل رفت وبازگشت شما
-
مَوْجُ
فرهنگ واژگان قرآن
موج ( در اصل به معنی تردد در آمد و شد یا به عبارت دیگر رفت و برگشت متناوب می باشد )
-
ذَهَبَتْ
فرهنگ واژگان قرآن
رفت (مؤنث ، درعبارت "ذَهَبَتْ أَزْوَاجُهُم " چون جمله با فعل شروع شده فعل آن رابا اين که معني جمع مي دهد مفرد مي آوريم)
-
فَاتَکُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
از دست شما رفت (فوت به معناي دور شدن چيزي از آدمي است ، به نحوي که دسترسي به آن ممکن نباشد )
-
يَتَرَقَّبُ
فرهنگ واژگان قرآن
انتظار مي کشيد ("فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفاً يَتَرَقَّبُ ":ترسان و نگران در حالى که [حوادث تلخى را] انتظار مىکشيد از شهر بيرون رفت)
-
زَهَقَ
فرهنگ واژگان قرآن
به سوي هلاکت (بيرون)رفت(کلمه زهوق به معناي خروج به سختي ، و اصل آن بطوري که گفتهاند به معناي بيرون آمدن جان و مردن است )
-
فَصَلَتِ
فرهنگ واژگان قرآن
جدا شد - بيرون رفت (در عبارت "لَمَّا فَصَلَتِ ﭐلْعِيرُ " يعني كاروان از مبدأ جداشد يا به راه افتاد. كسره "ت" نيز به دليل رسيدن دو ساكن به هم مي باشد)
-
يَطُوفُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
رفت و آمد مىكنند - طواف مي کنند (معناي طواف کردن ، دور چيزي گردش کردن است ، که از يک نقطه نسبت به آن چيز شروع شود و به همان نقطه برگردد)
-
تُصْعِدُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
به سمت کرانه هاي افق آنقدر دور شديد تا از نظر نهان شديد(مصدر باب افعال اصعاد که فعل مضارع تصعدون از آن گرفته شده ، به معناي رفتن به طرف کرانه افق و از نظرها دور شدن است ، به خلاف کلمه صعود که مصدر ثلاثي مجرد آن است ، و به معناي بالا رفتن به نقطهاي بل...
-
سَرَباً
فرهنگ واژگان قرآن
مسلک و مذهب (سرب و نفق عبارت است از راهي که در زير زمين کنده شده و از نظر عموم پنهان است . در عبارت "فَـﭑتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي ﭐلْبَحْرِ سَرَباً " گويا راهي را که ماهي موسي پيش گرفته و به دريا رفت تشبيه به نقبي کرده که کسي پيش بگيرد و ناپديد شود)
-
مَوْراً
فرهنگ واژگان قرآن
به شکل پیچ وتاب خوردن و محو شدن دود - به شکل جریان سریع (کلمه مور - به به معناي تردد و آمد و رفت چيزي چون دود است ، همچنان که دود در فضا ميپيچد و آمد و شد ميکند تا از بين برود و به قولی به معناي جريان سريع است )
-
يَطَّوَّفَ بِهِمَا
فرهنگ واژگان قرآن
که میان آن دو رفت و آمد کند - میان آن دو طواف کند (معناي طواف کردن ، دور چيزي گردش کردن است ، که از يک نقطه نسبت به آن چيز شروع شود و به همان نقطه برگردد)