کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باد در کف داشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بَادِ
فرهنگ واژگان قرآن
باديه نشين - صحرا گرد - مسافر
-
جستوجو در متن
-
لَا يَکُفُّونَ
فرهنگ واژگان قرآن
دفع نمی کنند (کلمه کف به معناي کف دست آدمي است که آن را باز و بسته ميکند ، و معناي کففته اين است که من او را با کف دست زدم و دفع کردم ، و بهمين مناسبت متعارف شده که اين کلمه را در معناي دفع هر چند که با کف دست صورت نگيرد استعمال شود ، حتي شخص کور را ...
-
کَفَفْتُ
فرهنگ واژگان قرآن
دفع کردم(کلمه کف به معناي کف دست آدمي است که آن را باز و بسته ميکند ، و معناي کففته اين است که من او را با کف دست زدم و دفع کردم ، و بهمين مناسبت متعارف شده که اين کلمه را در معناي دفع هر چند که با کف دست صورت نگيرد استعمال شود ، حتي شخص کور را هم بخ...
-
کَفَيْنَاکَ
فرهنگ واژگان قرآن
از تو دفع کرديم - از تو باز داشتيم - از تو کوتاه مي کنيم(کلمه کف به معناي کف دست آدمي است که آن را باز و بسته ميکند ، و معناي کففته اين است که من او را با کف دست زدم و دفع کردم ، و بهمين مناسبت متعارف شده که اين کلمه را در معناي دفع هر چند که با کف د...
-
يَکُفَّ
فرهنگ واژگان قرآن
که باز دارد (کلمه کف به معناي کف دست آدمي است که آن را باز و بسته ميکند ، و معناي کففته اين است که من او را با کف دست زدم و دفع کردم ، و بهمين مناسبت متعارف شده که اين کلمه را در معناي دفع هر چند که با کف دست صورت نگيرد استعمال شود ، حتي شخص کور را ه...
-
کَفَّ أَيْدِيَهُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
دست آنها را نگه داشت-دست آنها را دفع کرد - دست آنها را کوتاه کرد (کلمه کف الايدي - دست نگه داشتن کنايه است از خود داري از جنگ ، چون قتلي که در کارزار اتفاق ميافتد به وسيله دست انجام ميشود.کلمه کف به معناي کف دست آدمي است که آن را باز و بسته ميکند ، و...
-
لَمْ يَکُفُّواْ
فرهنگ واژگان قرآن
دست نگه نداشتند(کلمه کف الايدي - دست نگه داشتن، کنايه است از خود داري از جنگ ، چون قتلي که در کارزار اتفاق ميافتد به وسيله دست انجام ميشود.کلمه کف به معناي کف دست آدمي است که آن را باز و بسته ميکند ، و معناي کففته اين است که من او را با کف دست زدم و ...
-
رَّابِياً
فرهنگ واژگان قرآن
گردنده(در عبارت "زَبَداً رَّابِياً "چون کف همواره بر روي سيل ميچرخد و بالا ميآيد به آن صفت گردنده داده است )
-
کَفَّيْهِ
فرهنگ واژگان قرآن
دو کف دستش (در اصل کفين بوده که نون آن به دليل مضاف واقع شدن حذف شده است)
-
مُحْصِنِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
زنان با عفت( احصان (در اصل :ممانعت)در مورد زنان در سه مورد به كار مي رود :شوهردار بودن -آزادي - عفت داشتن)
-
إِمْسَاکٌ
فرهنگ واژگان قرآن
نگه داشتن (امساک در اصل به معني دست آويختن به چيزي است)
-
غُرَفٌ
فرهنگ واژگان قرآن
بناهايي که بالاي بناهاي ديگر واقع شده باشند و از سطح زمين يا کف خانه بلندتر باشند -خانه بسيار زيبايي است که در بلندي قرار داشته باشد (جمع غرفه)
-
حَاضِرَة
فرهنگ واژگان قرآن
حاضر -آنچه حضور دارد(مؤنث. مقصود از حاضر دريا بودن در عبارت "ﭐلْقَرْيَةِ ﭐلَّتِي کَانَتْ حَاضِرَةَ ﭐلْبَحْرِ " در نزديکي دريا و مشرف به آن قرار داشتن است )
-
قِيَاماً
فرهنگ واژگان قرآن
به حالت ایستاده (در عبارت " ﭐلَّذِينَ يَذْکُرُونَ ﭐللَّهَ قِيَاماً وَقُعُوداً ")- برای بر پا داشتن و قوام (در عبارت "جَعَلَ ﭐللَّهُ ﭐلْکَعْبَةَ ﭐلْبَيْتَ ﭐلْحَرَامَ قِيَاماً لِّلنَّاسِ ")