کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انقدر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مَوْقُوذَةُ
فرهنگ واژگان قرآن
حيواني که در اثر كتك زدن بميرد ، آنقدر او را بزنند تا مردار شود
-
فُجِّرَتْ
فرهنگ واژگان قرآن
شكافته شوند - آبشان آنقدر بالا بيايد كه سد و موانع پيش رويش را بشكند (کلمه تفجير به معناي آن است که آب آنقدر زياد شود كه سد و مانع جلو خود را بشكند لذا عبارت "وَإِذَا ﭐلْبِحَارُ فُجِّرَتْ " را مفسرين اين گونه ترجمه كرده اند كه "وقتي كه درياها به هم ...
-
فُجَّارِ
فرهنگ واژگان قرآن
گنهکاران پرده در - کافران هتاک(کلمه تفجير به معناي آن است که آب آنقدر زياد شود كه سد و مانع جلو خود را بشكند و گناه را هم اگر فجور ميگويند ، براي اين است که گناهکار ، پرده حيا را پاره ميکند ، و از صراط مستقيم خارج گشته ، به بسياري از گناهان مبتلا مي...
-
عَصِيبٌ
فرهنگ واژگان قرآن
سخت و دشوار (کلمه عصيب بر وزن فعيل به معناي مفعول از ماده عصب است که به معناي شدت است و يوم عصيب آن روزي است که به وسيله هجوم بلا آنقدر شديد شده باشد که عقدههايش بازشدني نيست و شدايدش آن چنان سر در يکديگر کردهاند که مانند کلاف سر در گم از يکديگر جدا ...
-
يُطِيقُونَهُ
فرهنگ واژگان قرآن
برایشان طاقت فرساست (کلمه يطيقون از مصدر اطاقه است ، و اطاقه به معناي به کار بستن تمامي قدرت در عمل است که لازمه آن اين است که عمل نامبرده آنقدر دشوار باشد ، که همه نيروي انسان در انجامش مصرف شود ، در نتيجه معناي جمله و علي الذين يطيقونه اين است که ...
-
ﭐغْتَرَفَ
فرهنگ واژگان قرآن
برداشت - گرفت و بلند کرد(کلمه اغتراف و کلمه غرف به معناي آن است که چيزي را بلند کني و بگيري ، مثلا ميگويند : فلان غرف الماء و يا ميگويند : فلان اغترف الماء ، يعني فلاني آب را بلند کرد تا بنوشد . و اغتراف يک غرفه از آب کنايه از يک مشت آب برداشتن است ...
-
تُصْعِدُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
به سمت کرانه هاي افق آنقدر دور شديد تا از نظر نهان شديد(مصدر باب افعال اصعاد که فعل مضارع تصعدون از آن گرفته شده ، به معناي رفتن به طرف کرانه افق و از نظرها دور شدن است ، به خلاف کلمه صعود که مصدر ثلاثي مجرد آن است ، و به معناي بالا رفتن به نقطهاي بل...
-
غُرْفَةً
فرهنگ واژگان قرآن
يک بار بلند کردن (کلمه اغتراف و کلمه غرف به معناي آن است که چيزي را بلند کني و بگيري ، مثلا ميگويند : فلان غرف الماء و يا ميگويند : فلان اغترف الماء ، يعني فلاني آب را بلند کرد تا بنوشد . و اغتراف يک غرفه از آب کنايه از يک مشت آب برداشتن است ود رعبا...
-
وَيْلَتَنَا
فرهنگ واژگان قرآن
واي بر ما (از "ويل"به معني هلاكت ،عذاب شديد ،اندوه ،خواري و پستي ،قبح و زشتي ويا هر چيزي که آدمي سخت از آن حذر ميکند و موجب اندوه او مي شود.اينکه در هنگام مصيبت ويل را يا ويلاه ندا ميکنند و يا ميگويند يا ويلتاه از اين باب است که به طور کنايه برسانند ...
-
وَيْلَتَىٰ
فرهنگ واژگان قرآن
واي بر من (از "ويل"به معني هلاكت ،عذاب شديد ،اندوه ،خواري و پستي ،قبح و زشتي ويا هر چيزي که آدمي سخت از آن حذر ميکند و موجب اندوه او مي شود.اينکه در هنگام مصيبت ويل را يا ويلاه ندا ميکنند و يا ميگويند يا ويلتاه از اين باب است که به طور کنايه برسانند ...
-
وَيْلَکَ
فرهنگ واژگان قرآن
واي بر تو (از "ويل"به معني هلاكت ،عذاب شديد ،اندوه ،خواري و پستي ،قبح و زشتي ويا هر چيزي که آدمي سخت از آن حذر ميکند و موجب اندوه او مي شود.اينکه در هنگام مصيبت ويل را يا ويلاه ندا ميکنند و يا ميگويند يا ويلتاه از اين باب است که به طور کنايه برسانند ...
-
وَيْلَکُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
واي بر شما (از "ويل"به معني هلاكت ،عذاب شديد ،اندوه ،خواري و پستي ،قبح و زشتي ويا هر چيزي که آدمي سخت از آن حذر ميکند و موجب اندوه او مي شود.اينکه در هنگام مصيبت ويل را يا ويلاه ندا ميکنند و يا ميگويند يا ويلتاه از اين باب است که به طور کنايه برسانند...
-
نَسْخَرُ مِنکُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
شما را مسخره مي کنيم - شما را وادار به انجام کاري خلاف ميل باطنيتان مي کنيم (سخريه به معناي اين است که انسان کاري را بر خلاف آنچه در باطن دارد انجام دهد ، بطوري که هر بينندهاي به کم عقلي انجام دهنده آن کار پي ببرد ، و از همين باب است کلمه تسخير چون ت...
-
وَاقِعَةُ
فرهنگ واژگان قرآن
وقوع يافته - اتفاق افتاده - قرار گرفته - فرود آمده- پدید آمده (وقوع حادثه عبارت است از حدوث و پديد آمدن آن ، و کلمه واقعه صفتي است که هر حادثهاي را با آن توصيف ميکنند و ميگويند : واقعهاي رخ داده ، يعني حادثهاي پديد شده و مراد از واقعه در آيه "إِذَا ...
-
عَرَضَ
فرهنگ واژگان قرآن
هر چيز غير ثابت - زودگذر (در جمله "عرض الحياة الدنيا "شؤون ناپايدار زندگي دنيا منظور است، و مراد از "عرض هذا الادني " نيز لذائذ زندگي دنيا و نعمتهاي زودگذر آن است ، و اگر به اشاره مذکر "هذا "به آن اشاره فرموده و حال آنکه جا داشت با ضمير مؤنث "هذه "به...