کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعراض پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تُعْرِضُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
تا اعراض کنيد -که اعراض کنيد
-
يَصْدِفُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
اعراض مي کنند - روي مي گرداند
-
تَوَلَّيْتُم
فرهنگ واژگان قرآن
رو گرداندید-اعراض کردید
-
تُعْرِضْ
فرهنگ واژگان قرآن
که اعراض کني-که رو بگرداني
-
صَدَفَ
فرهنگ واژگان قرآن
اعراض کرد - رو گرداند
-
يَتَوَلَّىٰ
فرهنگ واژگان قرآن
رو مي گرداند - اعراض مي کند
-
لَا تَتَوَلَّوْاْ
فرهنگ واژگان قرآن
رو برمگردانيد - اعراض نکنید - دوستی نکنید
-
يُعْرِضْ
فرهنگ واژگان قرآن
اعراض کند - روي گرداند (جزمش به دليل شرط شدن براي بعد ازخود مي باشد)
-
يَتَوَلَّ
فرهنگ واژگان قرآن
که اعراض کند -که رو گرداند-که کناره گيري کند- که دوست بدارد-که به سرپرستي گيرد
-
يُعْرِضُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
اعراض مي کنند - روي مي گرداند (جزمش به دليل جواب واقع شدن براي شرط قبل ازخود مي باشد)
-
يَتَجَنَّبُهَا
فرهنگ واژگان قرآن
از آن دوري مي کند -از آن اعراض مي کند (ازمعاني باب تفعّل اجتناب کردن فاعل از ماده فعل مي باشد)
-
مُّسْتَنفِرَةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
نفرت و اعراض کننده -گريزان (از استنفار به معنی نفرت و عبارتَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُّسْتَنفِرَةٌ فَرَّتْ مِن قَسْوَرَةٍ " یعنی کفار در حالي از تذکره نفرت و اعراض ميکنند که گويي خران وحشياند که از شير و يا شکارچي ميگريزند . )
-
يَرْغَبُ عَن
فرهنگ واژگان قرآن
رو گردان شود از (رغبت به معني ميل و اشتياق که با اضافه شدن "عَن "معني اش "اعراض و نفرت" شده است)
-
نُوَلِّيَنَّکَ
فرهنگ واژگان قرآن
پيش رويت قرار ميدهيم ( اگر فعل "ولّي " با لفظ "عن " متعدي شود ، يعني بگوئيم "ولي عن شيء " معنايش درست به عکس ميشود ، و معنی اعراض و رو برگرداندن از آن چيز را ميدهد)
-
رَاغِبٌ ... عَنْ
فرهنگ واژگان قرآن
روي گردان از(کلمه رغبت وقتي با لفظ " عن "متعدي شود ، معناي اعراض و نفرت را ميدهد ، و چون با لفظ " في "متعدي شود ، معناي ميل و شوق را ميدهد )