کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اصطلاح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ
فرهنگ واژگان قرآن
به شدت پشيمان شدند (در واقع يک اصطلاح است. بلا در دستهايشان قرار گرفت ، يعني طوري بلا بر ايشان مسلط شد که گويي دستهايشان در آن بود ، و اين تعبير را غالبا در باره نادميني که به آثار سوء عمل گذشتهشان مبتلا شدهاند و اين ابتلاء را پيشبيني نميکردند بکار ب...
-
مَنطِقَ
فرهنگ واژگان قرآن
سخن گفتن - كلام (کلمه منطق و نيز کلمه نطق هر دو به معناي صوت يا صوتهاي متعارفي است که از حروفي تشکيل يافته و طبق قرارداد واضع لغت ، بر معنيهايي که منظور نظر ناطق است دلالت ميکند و در اصطلاح ، اين صوتها را کلام ميگويند )
-
أَسْبَاطِ
فرهنگ واژگان قرآن
فرزندان -نوه ها(اسباط جمع سبط به معناي پسر زاده و يا دختر زاده است ، و ليکن در بني اسرائيل به معناي قوم خاصي بوده ، سبط در اصطلاح ايشان به منزله قبيله در نزد عرب است )
-
مَا يَنطِقُ
فرهنگ واژگان قرآن
سخن نمي گويد (کلمه منطق و نيز کلمه نطق هر دو به معناي صوت يا صوتهاي متعارفي است که از حروفي تشکيل يافته و طبق قرارداد واضع لغت ، بر معنيهايي که منظور نظر ناطق است دلالت ميکند و در اصطلاح ، اين صوتها را کلام ميگويند )
-
مَا يَنطِقُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
سخن نمي گويند (در عبارت "مَا هَـٰؤُلَاءِ يَنطِقُونَ " .کلمه منطق و نيز کلمه نطق هر دو به معناي صوت يا صوتهاي متعارفي است که از حروفي تشکيل يافته و طبق قرارداد واضع لغت ، بر معنيهايي که منظور نظر ناطق است دلالت ميکند و در اصطلاح ، اين صوتها را کلام مي...
-
لَا يَنطِقُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
سخن نمی گویند(کلمه منطق و نيز کلمه نطق هر دو به معناي صوت يا صوتهاي متعارفي است که از حروفي تشکيل يافته و طبق قرارداد واضع لغت ، بر معنيهايي که منظور نظر ناطق است دلالت ميکند و در اصطلاح ، اين صوتها را کلام ميگويند )
-
تُدْهِنُ
فرهنگ واژگان قرآن
نرمي و ملايمت کني (از مصدر ادهان است که مصدر باب افعال از ماده دهن است ، و دهن به معناي روغن ، و ادهان و مداهنه به معناي روغن مالي ، و به اصطلاح فارسي ماست مالي است ، که کنايه است از نرمي و روي خوش نشان دادن )
-
يَنطِقُ
فرهنگ واژگان قرآن
سخن می گوید (کلمه منطق و نيز کلمه نطق هر دو به معناي صوت يا صوتهاي متعارفي است که از حروفي تشکيل يافته و طبق قرارداد واضع لغت ، بر معنيهايي که منظور نظر ناطق است دلالت ميکند و در اصطلاح ، اين صوتها را کلام ميگويند )
-
يُدْهِنُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
نرمي و ملايمت کنند (از مصدر ادهان است که مصدر باب افعال از ماده دهن است ، و دهن به معناي روغن ، و ادهان و مداهنه به معناي روغن مالي ، و به اصطلاح فارسي ماست مالي است ، که کنايه است از نرمي و روي خوش نشان دادن )
-
يَنطِقُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
سخن می گویند ("کَانُواْ يَنطِقُونَ " : سخن می گفتند .کلمه منطق و نيز کلمه نطق هر دو به معناي صوت يا صوتهاي متعارفي است که از حروفي تشکيل يافته و طبق قرارداد واضع لغت ، بر معنيهايي که منظور نظر ناطق است دلالت ميکند و در اصطلاح ، اين صوتها را کلام ميگو...
-
هُمَزَةٍ
فرهنگ واژگان قرآن
کسي که بدون جهت و بسيار به ديگران طعنه ميزند و عيبجويي و خردهگيريهايي ميکند که در واقع عيب نيست (اصل ماده همز به معناي شکستن است ، و کلمه لمز نيز به معناي عيب است پس همزه و لمزه هر دو به يک معنا است . ولي بعضي گفتهاند : بين آن دو فرقي هست ، و آن اين ...
-
مِرَاءً
فرهنگ واژگان قرآن
بحث و مجادله (کلمه مرية به معناي تردد در چيزي است ، و شک از مريه عموميتر است . امتراء و ممارات به معناي محاجه (دليل آوردن)در آن امري است که مورد ترديد باشد . اصل کلمه مرية از اصطلاح مريت الناقة گرفته شده که معنايش به پستان ماده شتر جهت دوشيدن شير دس...
-
لُّمَزَةٍ
فرهنگ واژگان قرآن
بسیار عیب جو - بسیار ایرادگیر- بسیار بدگو(اصل ماده همز به معناي شکستن است ، و کلمه لمز نيز به معناي عيب است پس همزه و لمزه هر دو به يک معنا است . ولي بعضي گفتهاند : بين آن دو فرقي هست ، و آن اين است همزه به آن کسي گويند که دنبال سر مردم عيب ميگويد و ...
-
يَلْمِزُکَ
فرهنگ واژگان قرآن
بر تو خرده مىگيرند- از تو عیب جویی می کنند(اصل ماده همز به معناي شکستن است ، و کلمه لمز نيز به معناي عيب است پس همزه و لمزه هر دو به يک معنا است . ولي بعضي گفتهاند : بين آن دو فرقي هست ، و آن اين است همزه به آن کسي گويند که دنبال سر مردم عيب ميگويد و...
-
يَلْمِزُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
عیب جويي می کنند - خرده گيري مي کنند (اصل ماده همز به معناي شکستن است ، و کلمه لمز نيز به معناي عيب است پس همزه و لمزه هر دو به يک معنا است . ولي بعضي گفتهاند : بين آن دو فرقي هست ، و آن اين است همزه به آن کسي گويند که دنبال سر مردم عيب ميگويد و خرده...