کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسم مفعول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مُّمَرَّدٌ
فرهنگ واژگان قرآن
صاف شده ( اسم مفعول از تمريد به معناي صاف کردن است)
-
مُثْقَلَةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
سنگین بار (اسم مفعول از مصدر اِثقال (باب افعال )به معناي تحميل ثقل و سنگینی )
-
مَمْنُونٍ
فرهنگ واژگان قرآن
قطع شده - منّت گذاشته شده (کلمه ممنون از ماده "من "، به معناي قطع و اسم مفعول آن است البته بايد توجه داشت از طرفي کلمه ممنون اسم مفعول از منت نيزمي باشد و منت به معناي آن است که نعمتي را که به کسي دادهاي با زبان خود آن را بــــــر آن شخص سنگين سازي ....
-
مُّنبَثّاً
فرهنگ واژگان قرآن
پراكنده (کلمه منبث اسم مفعول از مصدر باب انفعال ، يعني انبثاث است ، و انبثاث به معناي متفرق شدن ، و متلاشي شدن چيزي است)
-
مُخَلَّفُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
برجاي ماندگان (کلمه مخلفون اسم مفعول از ماده خلف است که به معناي باقي گذاردن براي بعد از رفتن است )
-
مُخَلَّفِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
برجاي ماندگان (کلمه مخلفون اسم مفعول از ماده خلف است که به معناي باقي گذاردن براي بعد از رفتن است )
-
مَعْکُوفاً
فرهنگ واژگان قرآن
بازداشت شده (اسم مفعول از مصدر عكوف به معني اقامت در يکجا و ممنوع شدن از رفتن به اين طرف و آن طرف است)
-
مُنشَئَاتُ
فرهنگ واژگان قرآن
ایجاد شده ها - خلق شده ها(کلمه منشئات اسم مفعول از ماده انشاء است ، و انشاء هر چيز به معناي احداث و ايجاد و تربيت آن است)
-
مُتْرَفِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
عیاشان - خوش گذرانانِ مغرور و سرمست ( جمع مترف که اسم مفعول از ماده اتراف است ، که به معناي زياده روي در تلذذ از نعمتها است)
-
مُّسَنَّدَةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
تکیه داده شده (اسم مفعول از مصدر تسنيد ، به معناي آن که چيزي را طوري نصب کني که بر چيز ديگري نظير ديوار و مثل آن تکيه داشته باشد . )
-
مُّؤَجَّلاًَ
فرهنگ واژگان قرآن
مدت دار- موعد دار (اسم مفعول از کلمه أجل به معناي غايت و نهايتي است که زمان دين و يا هر چيز ديگري بدان منتهي ميگردد ، گاهي هم اطلاق ميشود به مجموع زمان دين ، نه آخر آن ، ولي استعمالش غالبا در همان معناي اول است )
-
مَأْتِيّاً
فرهنگ واژگان قرآن
آمدنی (کلمه ماتي اسم مفعول است ولي معناي فاعل دارد ، چون درست است که تو ، به آن وعده ميرسي ، ولي آن هم به تو ميرسد ، همچنانکه هر چيز که به آدمي برسد آدمي هم به آن ميرسد ، هم گفته ميشود پنجاه سال بر من آمد ، و هم من به پنجاه رسيدم )
-
مُتْرَفُوهَا
فرهنگ واژگان قرآن
عیاشان - خوش گذرانانِ مغرور و سرمست ( در اصل "مترفون " بوده که چون مضاف واقع شده نون آن حذف گردیده است .مترف اسم مفعول از ماده اتراف است ، که به معناي زياده روي در تلذذ از نعمتها است)
-
مُتْرَفِيهَا
فرهنگ واژگان قرآن
عیاشان آنها - خوش گذرانانِ مغرور و سرمست آنها (در اصل مترفين بوده كه نون آن به دليل مضاف واقع شدن حذف گرديده است . مترفين جمع مترف بوده که اسم مفعول از ماده اتراف ،به معناي زياده روي در تلذذ از نعمتها است)
-
مُتْرَفِيهِم بِـ
فرهنگ واژگان قرآن
عیاشان آنان- خوش گذرانانِ مغرور و سرمستشان ( در اصل "مترفین " بوده که چون مضاف واقع شده نون آن حذف گردیده است .مترف اسم مفعول از ماده اتراف است ، که به معناي زياده روي در تلذذ از نعمتها است)