کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسمان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
رَّجْعِ
فرهنگ واژگان قرآن
برگرداندن (منظور از رجع آسمان ، باريدن آن است )
-
شِّعْرَىٰ
فرهنگ واژگان قرآن
نام ستاره اي در آسمان که موقعيت آن ثابت به نظر مي رسد
-
صَاعِقَةُ
فرهنگ واژگان قرآن
صاعقه - جرقه بزرگي که از آسمان به زمين برخورد مي کند
-
صَّوَاعِقِ
فرهنگ واژگان قرآن
صاعقه ها(صاعقه : جرقه بزرگي که از آسمان به زمين برخورد مي کند )
-
تُثِيرُ
فرهنگ واژگان قرآن
به آسمان مي برد -به حرکت در مي آورد - تحريک مي کند-شخم مي زند
-
بِنَاءً
فرهنگ واژگان قرآن
قبه و بارگاه -درآيه مورد نظر اشاره دارد به اينکه آسمان را مانند قبه وسقفي بر روي زمين قرار داده
-
دُرِّيٌّ
فرهنگ واژگان قرآن
پر نور("کوکب دري "به تعداد معدودي از ستاره هاي آسمان مي گويند که درخشان تر از بقيه هستند)
-
عَارِضٌ
فرهنگ واژگان قرآن
ابري که ناگهان بر کرانه افق پيدا گشته ، و به تدريج همه آسمان را ميپوشاند
-
غَمَامِ
فرهنگ واژگان قرآن
ابر (در اصل از ماده غم که به معناي پرده است ، ميباشد و چون ابر نيز آسمان و آفتاب را مي پوشاند به آن غمام مي گويند )
-
مُّنْهَمِرٍ
فرهنگ واژگان قرآن
بسيار فراوان و ريزان (از" همر " به معناي ريختن اشک و باران به شدت ، و انهمار به معناي انصباب و روان شدن است و فتح آسمان به آبي منهمر و روان در عبارت "فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ ﭐلسَّمَاءِ بِمَاءٍ مُّنْهَمِرٍ " کنايهاي است تمثيلي از شدت ريختن آب و جريان مت...
-
وُضِعَ
فرهنگ واژگان قرآن
قرار داده شد ("وضع"يعني نهادن و متضاد رفع كه به معني بلند كردن و برداشتن است. همانگونه كه در عبارت "وَﭐلسَّمَاءَ رَفَعَهَا "در مورد آسمان كلمه ي رفع را به كار برده و در عبارت "وَﭐلْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ" از خلقت زمين تعبير به وضع كرده است چون...
-
وَضَعَ
فرهنگ واژگان قرآن
قرار داد - نهاد ("وضع"يعني نهادن و متضاد رفع كه به معني بلند كردن و برداشتن است. همانگونه كه در عبارت "وَﭐلسَّمَاءَ رَفَعَهَا "در مورد آسمان كلمه ي رفع را به كار برده و در عبارت "وَﭐلْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ" از خلقت زمين تعبير به وضع كرده است ...
-
وَضَعَهَا
فرهنگ واژگان قرآن
آن را قرار داد ("وضع"يعني نهادن و متضاد رفع كه به معني بلند كردن و برداشتن است. همانگونه كه در عبارت "وَﭐلسَّمَاءَ رَفَعَهَا "در مورد آسمان كلمه ي رفع را به كار برده و در عبارت "وَﭐلْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ" از خلقت زمين تعبير به وضع كرده است چ...
-
سَّمَاءِ
فرهنگ واژگان قرآن
آسمان - سقف - سمت بالا (سماء به معناي سمت بالا است . در عبارت "فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى ﭐلسَّمَاءِ ثُمَّ لْيَقْطَعْ " یعنی :بايد طنابى از سقف [خانه اش] بياويزد، سپس خود را حلق آويز کند)
-
زَوْجَيْنِ
فرهنگ واژگان قرآن
به معناي هر دو چيزي است که مقابل هم باشند ، يکي فاعل و مؤثر باشد ، ديگري منفعل و متاثر ، از آنکه فاعل است عملي سر زند ، و بر آنکه منفعل است واقع شود ، مانند زن و شوهر و بعضي گفتهاند : اين کلمه به معناي مطلق هر دو چيز متقابل است ، مانند زن و شوهر ، زم...