کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
از آن رو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
وِجْهَةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
چیزی که به آن رو کنند و متوجه آن شوند (کلمه "وجهة" بمعناي چيزيست که آدمي رو به آن ميکند ، مانند قبله ، که آن نيز بمعناي چيزي است که انسان متوجه آن ميشود. عبارت "وَلِکُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا "یعنی:براى هر گروهى قبله اى است كه خدا گرداننده روى آ...
-
تَنقَلِبُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
به صورتِ ... در مي آييد .(قلب به معناي برگرداندن چيزي از اين رو به آن رو است .جزمش به دليل جواب واقع شدن براي جمله قبلي است )
-
خُمُرِهِنَّ
فرهنگ واژگان قرآن
رو سریهایشان (جمع خمار است ، و خمار آن جامهاي است که زن سر خود را با آن ميپيچد ، و زايد آن را به سينهاش آويزان ميکند )
-
مُوَلِّيهَا
فرهنگ واژگان قرآن
گرداننده ی رو به سوی آن (عبارت "وَلِکُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا "یعنی:براى هر گروهى قبله اى است كه خدا گرداننده روى آن گروه به آن قبله است)
-
تَصَدَّىٰ
فرهنگ واژگان قرآن
رو مي کني (تصدي به معناي متعرض شدن و روي آوردن به چيزي و اهتمام در امر آن است )
-
يُقَلِّبُ
فرهنگ واژگان قرآن
جابه جا می کند - وارونه و دگرگون می کند- زير و رو مى کند (ازکلمه قلب به معناي برگرداندن چيزي از اين رو به آن رو است ، و چون به باب تفعيل برود مبالغه در اين عمل را ميرساند ، پس تقليب يعني بسيار زيرورو کردن يک چيزي ، و تقلب هم قبول همان تقليب است پس تق...
-
سُّجُودِ
فرهنگ واژگان قرآن
سجده کردن (سجود يا سجده به معناي به رو بر زمين افتادن و پيشاني و يا چانه را بر زمين نهادن است ، سجود مصدر بوده وبه يکبار انجام دادن آن ، سجده مي گويند)
-
نُوَلِّيَنَّکَ
فرهنگ واژگان قرآن
پيش رويت قرار ميدهيم ( اگر فعل "ولّي " با لفظ "عن " متعدي شود ، يعني بگوئيم "ولي عن شيء " معنايش درست به عکس ميشود ، و معنی اعراض و رو برگرداندن از آن چيز را ميدهد)
-
عَسْعَسَ
فرهنگ واژگان قرآن
نيمه تاريک مي شود (عسعسه هم به رو آوردن شب اطلاق ميشود ، و هم به رفتن آن . پس عسعسه و عساس به معناي تاريکي مختصر است ، نظير تاريکي اول مغرب و قبل از آفتاب )
-
نُقَلِّبُ
فرهنگ واژگان قرآن
وارونه و دگرگون می کنیم (ازکلمه قلب به معناي برگرداندن چيزي از اين رو به آن رو است ، و چون به باب تفعيل برود مبالغه در اين عمل را ميرساند ، پس تقليب يعني بسيار زيرورو کردن يک چيزي ، و تقلب هم قبول همان تقليب است پس تقلب قلوب و ابصارعبارت است از برگشت...
-
نُقَلِّبُهُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
آنان را مي گردانيم (ازکلمه قلب به معناي برگرداندن چيزي از اين رو به آن رو است ، و چون به باب تفعيل برود مبالغه در اين عمل را ميرساند ، پس تقليب يعني بسيار زيرورو کردن يک چيزي ، و تقلب هم قبول همان تقليب است پس تقلب قلوب و ابصارعبارت است از برگشتن دله...
-
تَقَلُّبَ
فرهنگ واژگان قرآن
چرخاندن -گردانيدن (کلمه قلب به معناي برگرداندن چيزي از اين رو به آن رو است ، و چون به باب تفعيل برود مبالغه در اين عمل را ميرساند ، پس تقليب يعني بسيار زيرورو کردن چيزي ، و تقلب هم قبول همان تقليب است پس تقلب قلوب و ابصار عبارت است از برگشتن دلها و...
-
تَقَلُّبَ
فرهنگ واژگان قرآن
گردانيدن - رفت و آمد(آل عمران196)(کلمه قلب به معناي برگرداندن چيزي از اين رو به آن رو است ، و چون به باب تفعيل برود مبالغه در اين عمل را ميرساند ، پس تقليب يعني بسيار زيرورو کردن يک چيزي ، و تقلب هم قبول همان تقليب است پس تقلب قلوب و ابصار عبارت است ...
-
قِبْلَةَ
فرهنگ واژگان قرآن
قبله - نوعي مقابل هم قرار گرفتن - چيزي که آدمي رو به آن ميکند (حالتي است که باعث ميشود دو چيز مقابل هم قرار گيردو عبارت "و اجعلوا بيوتکم قبلة "منظورش اينست که خانههاي خود را متقابل بسازيد بگونهاي که بعضي رو بروي بعضي ديگر و در جهتي واحد قرار بگيرند ....
-
قَلَّبُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
وارونه و دگرگون مي کنند(کلمه قلب به معناي برگرداندن چيزي از اين رو به آن رو است ، و چون به باب تفعيل برود مبالغه در اين عمل را ميرساند ، پس تقليب يعني بسيار زيرورو کردن يک چيزي ، و تقلب هم قبول همان تقليب است پس تقلب قلوب و ابصار عبارت است از برگشتن ...