کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
احاطه کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
رَهَقاً
فرهنگ واژگان قرآن
احاطه و تسلط يافتن به زور(ارهاق به معناي تکليف کردن است . )
-
لَا يَرْهَقُ
فرهنگ واژگان قرآن
فرا نمي گيرد (رهق به معناي احاطه و تسلط يافتن به زور است ، و ارهاق به معناي تکليف کردن است )
-
تَرْهَقُهَا
فرهنگ واژگان قرآن
آن را فرا مي گيرد(رهق به معناي احاطه و تسلط يافتن به زور است ، و ارهاق به معناي تکليف کردن است )
-
تَرْهَقُهُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
آنان را فرا مي گيرد (رهق به معناي احاطه و تسلط يافتن به زور است ، و ارهاق به معناي تکليف کردن است )
-
يُرْهِقَهُمَا
فرهنگ واژگان قرآن
که آن دو را مجبور کند (رهق به معناي احاطه و تسلط يافتن به زور است ، و ارهاق به معناي تکليف کردن است )
-
أُرْهِقُهُ
فرهنگ واژگان قرآن
اورا مجبور مي کنم(رهق به معناي احاطه و تسلط يافتن به زور است ، و ارهاق به معناي تکليف کردن است )
-
غَمَرَاتِ
فرهنگ واژگان قرآن
شدائدي که از هر طرف انسان را احاطه کرده و از هر طرف راه نجات از آن مسدود باشد (لفظ غمر در اصل لغت به معناي پوشانيدن و پنهان کردن چيزي است به طوري که هيچ اثري از آن آشکار نماند ، و لذا آب بسيار زيادي را که ته آن پيدا نيست و همچنين جهالت دائمي و نيز گر...
-
لَا تُرْهِقْنِي
فرهنگ واژگان قرآن
مرا مجبور نكن (رهق به معناي احاطه و تسلط يافتن به زور است ، و ارهاق به معناي تکليف کردن است . و معناي جمله اين است که مرا به خاطر نسياني که کردم و از وعدهاي که دادم غفلت نمودم مؤاخذه مکن و در کار من تکليف را سخت مگير . )
-
غَمْرَةٍ
فرهنگ واژگان قرآن
غفلت شديد و يا جهل شديدي که صاحبش را فرا گرفته باشد (لفظ غمر در اصل لغت به معناي پوشانيدن و پنهان کردن چيزي است به طوري که هيچ اثري از آن آشکار نماند ، و لذا آب بسيار زيادي را که ته آن پيدا نيست و همچنين جهالت دائمي و نيز گرفتاري و شدتي را که احاطه ب...
-
غَمْرَتِهِمْ
فرهنگ واژگان قرآن
غفلت شديدشان - بي خبري کاملشان (لفظ غمر در اصل لغت به معناي پوشانيدن و پنهان کردن چيزي است به طوري که هيچ اثري از آن آشکار نماند ، و لذا آب بسيار زيادي را که ته آن پيدا نيست و همچنين جهالت دائمي و نيز گرفتاري و شدتي را که احاطه به انسان داشته و از هر...
-
خَبْءَ
فرهنگ واژگان قرآن
نهان -هر چيزي که در احاطه غير خود ، قرار گيرد ، بطوري که ديگر نشود ادراکش کرد(عبارت يخرج الخبء في السموات و الارض ، استعاره است ، گويا موجودات در پس پرده عدم و زير طبقات نيستي قرار داشتند و خدا آنها را يکي پس از ديگري از آنجا به عالم وجود درآورد . بن...
-
قَيُّومُ
فرهنگ واژگان قرآن
بسيار قيام کننده (کلمه قيوم بر وزن فيعول است از ماده قيام است و صفتي است که بر مبالغه دلالت دارد وقيام بر هر چيز به معناي درست کردن و حفظ و تدبير و تربيت و مراقبت و قدرت بر آن است ،چون قيام به معناي ايستادن است ، و عادتا بين ايستادن و مسلط شدن بر کا...
-
قَيِّمُ
فرهنگ واژگان قرآن
پايدار و استوار-قائم (قائم به امر بندگان واين بدان جهت است که اين کتاب خير دنيا و آخرت پيرو خود را تامين و تضمين نموده و قائم بر اصلاح حال معاش و معاد ايشان است .قيام بر هر چيز به معناي درست کردن و حفظ و تدبير و تربيت و مراقبت و قدرت بر آن است ،چون ق...
-
قِيَماً
فرهنگ واژگان قرآن
پايدار و استوار-قائم (قائم به امر بندگان واين بدان جهت است که اين دين خير دنيا و آخرت ملت خود را تامين و تضمين نموده و قائم بر اصلاح حال معاش و معاد ايشان است .قيام بر هر چيز به معناي درست کردن و حفظ و تدبير و تربيت و مراقبت و قدرت بر آن است ،چون قيا...
-
قَيِّمَةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
پايدار و استوار-قائم (قائم به امر بندگان واين بدان جهت است که اين کتاب خير دنيا و آخرت پيرو خود را تامين و تضمين نموده و قائم بر اصلاح حال معاش و معاد ايشان است .قيام بر هر چيز به معناي درست کردن و حفظ و تدبير و تربيت و مراقبت و قدرت بر آن است ،چون ق...