کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آیات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ءَايَاتِ
فرهنگ واژگان قرآن
آيات - نشانه ها
-
قَاعِدِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
نشسته ها - خانه نشينان(در آيات مورد نظرمنظور کساني هستند که به جنگ نرفته اند)
-
يَسْعَوْنَ
فرهنگ واژگان قرآن
تلاش مي کنند - سعي مي کنند (سعي به معني تند رفتن است. عبارت "يسعون في آياتنا معاجزين" يعني در آيات ما جدّيت ميکنند که آن را از اثر بيندازند و يا از ما پيشي بگيرند )
-
ﭐنسَلَخَ
فرهنگ واژگان قرآن
تمام شد - سپري شد - جدا شد (معناي انسلاخ بيرون شدن و يا کندن هر چيزي است از پوست و جلدش ، ودر عبارت "وَﭐتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ﭐلَّذِي ءَاتَيْنَاهُ ءَايَاتِنَا فَـﭑنسَلَخَ مِنْهَا " اين تعبير کنايه استعاري از اين است که آيات چنان در بلعم باعورا رسوخ...
-
مُبِين
فرهنگ واژگان قرآن
ظاهر و آشکار - روشن (کلمه مبين اسم فاعل از باب إفعال است که ماضي آن ابان - به معني ظاهر و جلوهگر شد - ميباشد . و معناي"تِلْکَ ءَايَاتُ ﭐلْکِتَابِ ﭐلْمُبِينِ " این است که : اين آيات بلند مرتبه و رفيع القدر آيات کتابي است که از ناحيه خداي سبحان بودنش ظ...
-
يَدَّبَّرُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
تا تدبّر کنند (تدبر يعني اين که چيزي را بعد از چيز ديگر بگيريم و در مورد آيات شريفه ي قرآن کريم به معناي تامل در يک آيه بعد از آيهاي ديگر و يا تامل و دقتي ديگر بعد از دقت قبل، در يک آيه است)
-
مُحْکَمَاتٌ
فرهنگ واژگان قرآن
محکمها (محكمات آياتي از قرآن هستند كه درك مقصود آنها نياز به آيات ديگر ندارد و لذا مستقلاً مي توان به آن آيه عمل نمود اما متشابهات آياتي هستند كه درك مقصود اصلي آنها تنها با جمع نمودن آن با آيات ديگر وكمك گرفتن از "راسخون في العلم" كه همان پيامبر صلي...
-
أَرْسَاهَا
فرهنگ واژگان قرآن
ريشه دارش کرد - استوارش کرد (و الجبال أرساها - يعني کوهها را بر زمين استوار کرد تا زمين نوسان و اضطراب نکند ، و بتواند آبها و معدنها را در جوف خود ذخيره کند ، همچنان که ساير آيات قرآني از اين جريان خبر داده )
-
فَرَقْنَاهُ
فرهنگ واژگان قرآن
قسمت قسمتش كرديم - جدا جدايش كرديم (در عبارت"قُرْءَاناً فَرَقْنَاهُ "منظور اين است كه قرآن کريم نزد خدا تجزيه شده به آيات نبوده ، بلکه يکپارچه بوده ، بعدا آيه آيه شده ، و بتدريج نازل گرديده است براي فهم بهتر مردم)
-
فَطَرَ
فرهنگ واژگان قرآن
آفريد(در بسياري از آيات ، خلقت را فطر ، و خالق را فاطر ناميده است ، و فطر به معناي پاره کردن است ، گويا خداي تعالي عدم را پاره ميکند و موجودات را از شکم آن بيرون ميآورد و کلمه فطرت بر وزن فعلت بناي نوع را ميرساند يعني نوعي از خلقت )
-
فِطْرَةَ
فرهنگ واژگان قرآن
نوعي از خلقت (در بسياري از آيات ، خلقت را فطر ، و خالق را فاطر ناميده است ، و فطر به معناي پاره کردن است ، گويا خداي تعالي عدم را پاره ميکند و موجودات را از شکم آن بيرون ميآورد و کلمه فطرت بر وزن فعلت بناي نوع را ميرساند يعني نوعي از خلقت )
-
فَطَرَکُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
شما را آفريد(در بسياري از آيات ، خلقت را فطر ، و خالق را فاطر ناميده است ، و فطر به معناي پاره کردن است ، گويا خداي تعالي عدم را پاره ميکند و موجودات را از شکم آن بيرون ميآورد و کلمه فطرت بر وزن فعلت بناي نوع را ميرساند يعني نوعي از خلقت )
-
فَطَرَنَا
فرهنگ واژگان قرآن
ما را آفريد(در بسياري از آيات ، خلقت را فطر ، و خالق را فاطر ناميده است ، و فطر به معناي پاره کردن است ، گويا خداي تعالي عدم را پاره ميکند و موجودات را از شکم آن بيرون ميآورد و کلمه فطرت بر وزن فعلت بناي نوع را ميرساند يعني نوعي از خلقت )
-
فَطَرَهُنَّ
فرهنگ واژگان قرآن
آنها را آفريد(در بسياري از آيات ، خلقت را فطر ، و خالق را فاطر ناميده است ، و فطر به معناي پاره کردن است ، گويا خداي تعالي عدم را پاره ميکند و موجودات را از شکم آن بيرون ميآورد و کلمه فطرت بر وزن فعلت بناي نوع را ميرساند يعني نوعي از خلقت )
-
يَمُرُّونَ
فرهنگ واژگان قرآن
می گذرند (مرور بر هر چيز به معناي رسيدن به آن و گذشتن از آن و رسيدن به موجود بعدي آن است ، بنا بر اين مرور به آيات آسماني و زميني در عبارت "وَکَأَيِّن مِّن ءَايَةٍ فِي ﭐلسَّمَاوَاتِ وَﭐلْأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْهَا " به معناي مشاهده يکي پس از ديگري آ...