کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
saman پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ثمن
فرهنگ نامها
(تلفظ: saman) (عربی) بها ، قیمت.
-
سمنرخ
فرهنگ نامها
(تلفظ: saman rox) (= سمن چهر) ، ← سمن چهر .
-
سمنرو
فرهنگ نامها
(تلفظ: saman ru) (= سمن چهر) ، ← سمن چهر .
-
سمن
فرهنگ نامها
(تلفظ: saman) نام گیاهی (رازقی) ، یاسمن ؛ (در قدیم) (به مجاز) چهرهی سفید و لطیف و همینطور بوی خوش .
-
سمنبر
فرهنگ نامها
(تلفظ: saman bar) (به مجاز) دارای اندام معطر چون سَمن ، یا دارای اندام سفید و لطیف .
-
سمنچهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: saman čehr) (سَمن + چهر = چهره) ، سمن چهره ، سمن پیکر ؛ (به مجاز) آنکه چهرهی سفید و لطیف دارد.
-
سمندخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: saman doxt) (سَمن + دخت = دختر) ، دختر سفید چهره و لطیف ؛ (به مجاز) زیبا رو و سفید .
-
سمنسا
فرهنگ نامها
(تلفظ: saman sā) (سَمن + سا (پسوند شباهت)) ،آنکه شبیه سمن است و دارای چهرهای سفید و با طراوت و لطافت است .
-
سمنناز
فرهنگ نامها
(تلفظ: saman nāz) (سَمن + ناز= کرشمه ، ناز و غمزه) (به مجاز) زیباروی دارای ناز و کرشمه .