کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
als پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شمس
فرهنگ نامها
(تلفظ: šams) (عربی) خورشید ؛ (در اعلام) سورهی نود و یکم از قرآن کریم دارای پانزده آیه .
-
واژههای مشابه
-
شمسالدین
فرهنگ نامها
(تلفظ: šamsoddin) (عربی) به معنی آفتاب دین ؛(در اعلام) نام چندین تن از افراد در تاریخ .
-
شمسالشریعه
فرهنگ نامها
(تلفظ: šamsoššariee) (عربی) به معنی آفتاب شریعت .
-
شمسالضحی
فرهنگ نامها
(تلفظ: šamsozzohā) (عربی) (= شمس الضحا) ، (در قدیم) آفتاب صبح گاهی .
-
شمسالله
فرهنگ نامها
(تلفظ: šamsollāh) (عربی) آفتاب خدا ؛ (به مجاز) کسی که منور شده است به نور دین خدا .
-
شمسالمعالی
فرهنگ نامها
(تلفظ: šamsolmaeāli) (عربی) به معنی آفتاب بلندیها ؛ (در اعلام) لقب قابوس بن وشمگیر صاحبِ ' قابوس نامه'.
-
شمسالهدی
فرهنگ نامها
(تلفظ: šamsolhodā) (عربی) به معنی آفتاب هدایت .
-
شمسجهان
فرهنگ نامها
(تلفظ: šams(e)jahān) (عربی ـ معرب فارسی) خورشید جهان ، آفتاب گیتی ؛ (به مجاز) زیبا رو .
-
جستوجو در متن
-
شمسی
فرهنگ نامها
(تلفظ: šamsi) (عربی ـ فارسی) (منسوب به شمس) ، دارای شمس (خورشید) ؛ (در قدیم) (به مجاز) سرخ رنگ.
-
قابوس
فرهنگ نامها
(تلفظ: qābus) (معرب کاووس) ، ← کاووس ؛ (در اعلام) قابوس ابن وشمگیر بن زیار ملقب به شمسالمعالی از پادشاهان آل زیار. (قرن پنجم هـ .ق).
-
سوده
فرهنگ نامها
(تلفظ: sude) (در عربی سوده) ، ساییده ؛ (در اعلام) نام دختر زمعه بن قیس بن عبد شمس ، از زنان رسول خدا (ص) .
-
حافظ
فرهنگ نامها
(تلفظ: hāfez) (عربی) آن که مراقبت یا حفاظت از کسی ، جایی یا چیزی را بر عهده دارد . نگهبان ؛ (در اعلام) شمس الدین محمد ، ' حافظ ' شیرازی از عارفان و شاعران بنام ایران در قرنِ هشتم (هـ.ق) ملقب به لسان الغیب و ترجمان الاسرار.
-
محتشم
فرهنگ نامها
(تلفظ: mohtašam) (عربی) دارای حشمت و شکوه ، با حشمت ؛ (در قدیم) دارای خَدَم و حَشَم زیاد ؛ (به مجاز) بزرگ و توانگر و ثروتمند ؛ (در اعلام) شمسالشعرای کاشانی ، شاعر اوایل عهد صفوی ، مشهور به محتشم کاشانی .