کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یکی به دو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
التیام
فرهنگ نامها
(تلفظ: eltiyām) (عربی) به هم آوردن ، سر به هم آوردن ، پیوسته شدن ، سازواری میان دو چیز ؛ (به مجاز) صلح و آشتی .
-
ژوان
فرهنگ نامها
میعاد گاه، در زبانهای انگلیسی و فرانسوی نیز به همین معنااست، در زبان تخصصی ساختمان نیز به فاصلهای که بین دو ساختمان طویل میباشدبرای جلوگیری از تخریب هر دو ساختمان هنگام زلزله، و نیز از اسامی بومی و محلی طایفه کردها است.
-
کیانوش
فرهنگ نامها
کیانوش نام یکی از شخصیتهای اساطیری ایران در شاهنامهی فردوسی است. او پسر آبتین و فَرانک، و یکی از دو برادر فریدون بود که او را در پیروزی بر ضحاک یاری کرد: برادر دو بودش دو فرخ همال ازو هر دو آزاده مهتر به سال یکی بود ازیشان کیانوش نام دگر نام...
-
قباد
فرهنگ نامها
(تلفظ: qobād) قباد به معنی محبوب ، شاه محبوب ، سرور گرامی ؛ (در اعلام) نام دو تن از شاهنشاهان ساسانی، ← کیقباد .
-
همراد
فرهنگ نامها
(تلفظ: hamrād) ویژگی دو کس که در همت ، سخاوت ، شجاعت و جوانمردی و کرم شبیه به هم باشند .
-
همراز
فرهنگ نامها
(تلفظ: hamrāz) ویژگی هر یک از دو یا چند نفری که راز خود را به یکدیگر میگویند ؛ همدم ، همنشین ، مونس.
-
افراسیاب
فرهنگ نامها
(تلفظ: afrāsiyāb) (پهلوی) شخص هراسناک ، به هراس اندازنده ؛ (در اعلام) نام پادشاه توران؛ نام دو تن از پادشاهان و حکام لرستان؛ (یوسنی معنی این کلمه (افراسیاب) را ' کسی که به هراس میافکند' آورده است).
-
پیمان
فرهنگ نامها
(تلفظ: peymān) قراری که دو یا چند تن میگذارند تا کاری انجام دهند یا تعهدی نسبت به هم یا به کسی داشته باشند ؛ قرار ، عهد.
-
ماهیار
فرهنگ نامها
(تلفظ: māh yār) (در اعلام) نام دستور [وزیر] دارا و کُشندهی او ؛ ]چون دارا از اسکندر شکست خورد و گریزان شد به دست دو دستور خود ماهیار و جانوسپار به قتل رسید[ .
-
مهرسام
فرهنگ نامها
اسم ترکیبی پسرانه به معنای خورشید و آتش دو نماد مقدس در ایران باستان.از دیگر معانی آن میتوان به فرزند مهربان،خورشید آتشین و فرزند خورشید اشاره کرد.
-
ذبیح الله
فرهنگ نامها
(تلفظ: zabihollāh) (عربی) قربانی شده برای خدا ، سر بریده برای خدا ؛ (در اعلام) لقب حضرت اسماعیل (ع) و به قولی لقب اسحاق نبی که هر دو فرزند ابراهیم خلیل (ع) بودند .
-
رمیصا
فرهنگ نامها
(تلفظ: romaysā) (عربی) یکی از دو ستارهای است که برذراع است ، شِعرهای شامیه ، غموص ؛ (در اعلام) نام یکی از اصحابِ حضرت رسول اکرم (ص) معروف به ام سلیم .
-
توفیق
فرهنگ نامها
(تلفظ: to(w)fiq) (عربی) امکان دستیابی به مقصود ، موفقیت ، کامیابی ؛ یاری و تأیید ، تأیید پروردگار ، مدد الهی ؛ (در قدیم) سازگار گرداندن دو یا چند چیز با هم ، سازگاری .
-
کیقباد
فرهنگ نامها
(تلفظ: key qobād) به معنی ' کی محبوب و سرور گرامی' ؛ (در اعلام) نام نخستین پادشاه سلسلهی کیانی؛ نام دو تن از پادشاهان سلجوقیان آسیای کوچک (صغیر) .
-
کیکاووس
فرهنگ نامها
(تلفظ: key kāvus) به معنی ' دارای منبع فراوان' ؛ (در اعلام) نام دومین پادشاه از سلسلهی کیانیان ؛ نام دو تن از پادشاهان آسیای کوچک (صغیر) ؛ و نیز نام چند تن از مشاهیر تاریخ .