کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یاد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: yād) حافظه ، خاطره ، یادآوری ؛ (درقدیم) بر زبان آوردن نام خدا ، ذکر ؛ (در قدیم) بر زبان یا به قلم آوردن نام کسی ، ذکر نام ؛ (در قدیم) بیداری .
-
جستوجو در متن
-
بهیاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: behyād) (به + یاد) دارندهی بهترین یاد ؛ (به مجاز) کسی که از او به نیکی یاد میکنند .
-
ذکرالله
فرهنگ نامها
(تلفظ: zekrollāh) (عربی) یاد خدا ، ذکر خدا ، یاد کردن از خدا .
-
ذاکر
فرهنگ نامها
(تلفظ: zāker) (عربی) آنکه خدا را ستایش میکند ، آن که ذکر خدا میگوید ؛ یاد کنندهی خدا ؛ یاد کننده.
-
خاطره
فرهنگ نامها
(تلفظ: xātere) (عربی) یادبود ، یاد ، ذهن ، حافظه ، خاطر .
-
ایلیاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: il yād) (ترکی ـ فارسی) یاد ایل ، به یاد ایل ؛ (در یونانی) منظومهی منسوب به هومر معروفترین حماسهی دنیای قدیم و از شاهکارهای ادبیات جهان .
-
مهریاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: mehr yād) (مهر = مهربانی و محبت + یاد = خاطره ، یادآوری) یادآوری مهربانی و محبت ؛ (به مجاز) مهربان و با محبت .
-
مهیاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: mah yād) (مِه = مِهتر ، بزرگتر + یاد) ، تداعیگر مِهتری و بزرگی ؛ (به مجاز) مِهتر و بزرگتر .
-
یادمهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: yād mehr) یاد و خاطرهی مهر و محبت و دوستی ؛ یادآورندهی دوستی و محبت .
-
کردوی
فرهنگ نامها
(تلفظ: korduy) (در اعلام) نام دلاوری تورانی (گرگوی) که در نبرد هماون پیران را یاری میداد و افراسیاب از او در زمرهی کسانی که به دست رستم اسیر یا کشته شدهاند یاد میکند .
-
هورا
فرهنگ نامها
(تلفظ: hurā) (در سانسکریت) سورا (هورا) یک قسم شربت است که در بند چهار آفرینگان گهنبار از آن یاد شده و توصیه شده که آن را به نیکان بدهند ؛ (در کردی) هورا به معنی غوغا است ؛ (در اوستایی) مستی آور ، نوشیدنی مست کننده ، آشام مستی آور .
-
یادگار
فرهنگ نامها
(تلفظ: yād(e)gār) آنچه از کسی یا چیزی باقی میمانَد و خاطرهی او را در اذهان زنده نگهمیدارد ؛ یاد ، خاطره؛ یادگاری ؛ (به مجاز) فرزند خلف به جا مانده از پدر و جد ، جانشین ، وارث ؛ (در قدیم) نشان، اثر ؛ (در قدیم) ماندگار ، ماندنی .
-
روشنک
فرهنگ نامها
(تلفظ: ro(w)šanak) (اوستایی) روشن ؛ (در گیاهی) نام گیاهی است (شاتل) ؛ (در اعلام) در روایات ایرانی نام دختر دارا (داریوش سوم) که اسکندر با او ازدواج کرد . [دکتر معین معتقد است که در این نام خلطی شده ، و آن این اینکه دختر داریوش سوم که زن اسکندر شد است...