کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کیآرمین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کیآرمین
فرهنگ نامها
(تلفظ: ke(a)y ārmin) (= آرمین) ، ← آرمین ؛ (در اعلام) یکی از برادران کاووس و پسر کی ؛ نام چهارمین پسر کیقباد.
-
واژههای مشابه
-
آرمین
فرهنگ نامها
(تلفظ: ārmin) (در اعلام) نام چهارمین پسر کیقباد سردودمان کیانی ؛ نژاد آرمین . ← کی آرمین.
-
ارمیندخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: armin doxt) (اَرمین = آرمین + دخت = دختر) ، دختری که از نژاد آرمین است .
-
کیبد
فرهنگ نامها
(تلفظ: keybod) (کی + بُد / bod-/ (پسوند محافظ و مسئول)) ، نگهبان پادشاه ؛ (به مجاز) بزرگ مرتبه .
-
کیمنش
فرهنگ نامها
(تلفظ: ke(a)y maneš) صاحب طبع شاهانه ، شاه طبیعت ، بزرگ منش ؛ (در اعلام) به قول ابوریحان کی منش پسر کیقباد و جد کی لهراسب بوده است.
-
کیناز
فرهنگ نامها
(تلفظ: ke(a)y nāz) (کی + ناز (افتخار ، فخر ، تفاخر)) ؛ به معنی موجب افتخارِ پادشاه و بزرگان .
-
جستوجو در متن
-
ارمیندخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: armin doxt) (اَرمین = آرمین + دخت = دختر) ، دختری که از نژاد آرمین است .
-
آرمینه
فرهنگ نامها
(تلفظ: ārmine) (آرمین + ه/-e/ (پسوند نسبت)) ، منسوب به آرمین ← آرمین .
-
آرمین
فرهنگ نامها
(تلفظ: ārmin) (در اعلام) نام چهارمین پسر کیقباد سردودمان کیانی ؛ نژاد آرمین . ← کی آرمین.
-
آرمینا
فرهنگ نامها
(تلفظ: ārminā) (آرمین + ا (پسوند نسبت)) ، منسوب به آرمین ، آرمین؛ به علاوه نام ساتراپ نشینِ [سرزمین تحت فرمان استاندار] ارمنستان که پارسیان (ایرانیان) به آن ' آرمینا ' و بابلیان به آن 'اورارتو' میگفتند .
-
محمدآرمین
فرهنگ نامها
(تلفظ: mohammad ārmin) از نامهای مرکب ، ← محمد و آرمین .