کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کیانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سودابه
فرهنگ نامها
(تلفظ: sudābe) (= سوداوه) ؛ (در اعلام) دختر پادشاه هاماوران (حمیر) و زن کیکاووس پادشاه کیانی که عاشق سیاوش گردید .
-
سیاوش
فرهنگ نامها
(تلفظ: siyāvo(a)š) به معنی دارندهی اسب نر سیاه ؛ (در اعلام) پسر کیکاووس پادشاه کیانی .
-
آرمین
فرهنگ نامها
(تلفظ: ārmin) (در اعلام) نام چهارمین پسر کیقباد سردودمان کیانی ؛ نژاد آرمین . ← کی آرمین.
-
لهراسب
فرهنگ نامها
(تلفظ: lohrāsb) (در اوستایی) به معنی صاحب اسب تندرو ؛ (در اعلام) نام یکی از پادشاهان کیانی و پدر کی گشتاسب از نژاد کی پیشین و از نسلِ قباد .
-
کیقباد
فرهنگ نامها
(تلفظ: key qobād) به معنی ' کی محبوب و سرور گرامی' ؛ (در اعلام) نام نخستین پادشاه سلسلهی کیانی؛ نام دو تن از پادشاهان سلجوقیان آسیای کوچک (صغیر) .
-
نوذر
فرهنگ نامها
(تلفظ: no(w)zar) (در اعلام) نام پسر منوچهر یکی از پادشاهان کیانی (در شاهنامه) که پس از او به سلطنت رسید و به دست افراسیاب گرفتار شد و با بیشتر سران لشکر کشته شد .
-
بهمن
فرهنگ نامها
(تلفظ: bahman) (پهلوی) نیک اندیش ؛ (در گاه شماری) ماه یازدهم از سال شمسی ؛ (در گیاهی) نام گیاهی دو ساله و سبز رنگ با گلی زرد رنگ که ریشهی آن مصرف دارویی دارد ؛ (در قدیم) در فرهنگ ایران قدیم فرشتهای که موکل بر روز و ماه بهمن بوده است ؛ (در قدیم) (در...